کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
instruments پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
instrumental
ابزاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] از حالتهای معنایی گروه اسمی که بر وسیلۀ انجام عمل دلالت دارد
-
musical instrument, music instrument
ساز 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ابزار تولید صدا، بهغیراز صدای انسان، در موسیقی
-
instrument panel, fascia, instrument board
صفحۀ نشانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] مجموعهای از نشانگرها بر روی پیشخوان/ داشبورد که میزان سرعت و درجۀ حرارت و میزان بنزین و روغن و مانند آن را نشان میدهد
-
instrumental music
موسیقیِ سازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی موسیقی که بهوسیلۀ ساز اجرا میشود
-
survey instrument
ابزار پیمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] پرسشنامه یا برگۀ مصاحبه یا گزارش آزمایشها و هرآنچه در پیمایش از آن استفاده میشود
-
astronomical instrument
ابزار نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] هر نوع تلسکوپ و آشکارساز و متعلقاتِ آنها که برای رصد به کار میرود
-
transit instrument
ابزار نصفالنهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ← تلسکوپ نصفالنهاری
-
instrumental analysis
تجزیۀ دستگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] اندازهگیری یک جزء سازنده یا آشکارسازی یک واکنش کمّی یا تغییر در خواص یک سامانه با استفاده از سنجافزار
-
instrument light
چراغ صفحۀ نشانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چراغی که صفحۀ نشانگر را روشن میکنند
-
transposing instrument
ساز انتقالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] سازی که صدادهی آن با آنچه در نتنوشته مشاهده میشود متفاوت است
-
instrumentation 2
سازشناسی کاربردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] شناخت کیفیت و امکانات اجرایی سازها برای آهنگسازی
-
instrumentation 3
سازگزینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گزینش و کاربرد مجموعهای مشخص از سازها برای استفاده در یک قطعۀ موسیقی
-
wind instruments
سازهای بادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] خانوادهای از هواصداها که در آنها با به ارتعاش درآوردن هوای درون ساز ازطریق دَم یا بازدَم صدا ایجاد میشود
-
brass instruments
سازهای بادیِ برنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از سازهای بادی ارکستر سمفونیک، از دستۀ شیپورها، که سابقاً از مس ساخته میشد و امروزه از برنج ساخته میشود متـ . بادیهای برنجی brasses
-
woodwind instruments
سازهای بادیِ چوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] دستهای از سازهای بادی ارکستر سمفونیک که اغلب از چوب ساخته میشود متـ . بادیهای چوبی woodwinds