کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
input routine پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
input device, input 2
ورودی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشی سختافزاری از سامانه رایانه که برای ورود دادهها به سامانه طراحی میشود
-
input 1
درونداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] انتقال دادهها به حافظۀ سامانۀ رایانهای برای پردازش یا دستیابی بعدی
-
input impedance
رهبندی ورودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی دو سر پایانۀ ورودی شبکهای چهارپایانهای هنگامی که پایانههای خروجی آن اتصالکوتاه هستند
-
input admittance
رهدهی ورودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهدهی دو سر پایانۀ ورودی شبکهای چهارپایانهای در هنگامی که پایانههای خروجی آن اتصالکوتاه هستند
-
differential-input impedance
رهبندی ورودی تفاضلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی بین دو پایانۀ ورودی وارونساز و مستقیمساز در یک تقویتکنندۀ تفاضلی (differential amplifier)
-
network input impedance
رهبندی ورودی شبکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی بین پایانههای ورودی یک شبکه در شرایط معین
-
basic input/output system, BIOS
سامانۀ ورودی/ خروجی پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] بخشی از سامانۀ عامل رایانه که ارتباطات بین برنامهها و افزارههای بیرونی، از قبیل چاپگرها و نمایشگرهای الکترونیکی، را ساماندهی میکند