کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
inclined fault پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
inclination angle, angle of inclination
زاویۀ میل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هوافضا] زاویۀ صفحۀ مدار با صفحۀ مرجعی مانند صفحۀ استوای زمین
-
magnetic inclination
مـِیل مغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] زاویۀ میان مؤلفۀ افقی و راستای میدان مغناطیسی کل
-
inclined plane
سطح شیبدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] سطحی که با افق زاویه میسازد
-
inclined dipole
دوقطبی مایل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] دوقطبی مرکزی کلی که مؤلفههای سهگانۀ آن در راستای محور چرخش زمین و در طولهای جغرافیایی صفر و نود قرار دارند
-
inclined engine, slant engine
موتور اُریب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] نوعی موتور خطی که در آن محور سیلندرها نسبت به راستای قائم دارای زاویه است
-
plunging inclined fold
چین مایل شیبمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چین با محور شیبدار و صفحۀ محوری قائم
-
inclined rotating cylinder dryer
خشککن دورانی شیبدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی خشککن دورانی که در آن محور استوانۀ چرخان شیبدار است