کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ground-hugging پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
grounding
زمینهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در مطالعات گفتمانی و کاربردشناختی، سازوکارهایی که گوینده یا نویسنده با استفاده از آن پیام اصلی و حوادث جانبی آن را بیان میکند
-
ground distance, ground range
فاصلۀ زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] فاصلۀ بین دو نقطه بر روی زمین در امتداد دایرۀ عظیمۀ گذرنده از آن دو نقطه
-
proving ground, testing ground
میدان آزمون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] مکانی که در آن تجهیزات یا قطعهای از تجهیزات، مانند تایر، یا نظریهای آزموده میشود
-
ground survey, ground reconnaissance
بررسی زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] بررسی مبتنی بر مشاهدۀ مستقیم دادههای باستانشناختی در سطح زمین
-
ground operator, ground tour operator
گشتپرداز محلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] گشتپرداز یا سفرگذاری که مجموعهای از خدمات گردشگری مانند حملونقل بار و انتقال مسافر و بازدید از دیدنیها را برای گشتهای سفرگذاران دیگر فراهم میکند
-
cloud-to-ground flash, ground flash
درخش اَبربهزمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] رخداد درخش آذرخش در بین زمین و یک مرکز بار الکتریکی در اَبر
-
ground parenchyma
نرمآکنۀ زمینه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ← بافت زمینه
-
bedding ground
مهاربند 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محل بستن بالون بینهبَری
-
ground effect
اثر زمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] افزایش موقتی نیروی برار در هنگام پرواز در فاصلۀ بسیار کم از سطح زمین، به علت انباشت هوا (ایجاد بالشتک هوا) در زیر هواگَرد
-
ground equipment
تجهیزات زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سختافزارهای زمینی پشتیبانیکنندۀ عملیات پرواز
-
burial ground
تدفینگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گورستانی در کنار محوطههای باستانی یا بر روی بخشی از لایههای استقراری قدیمیتر
-
ground level
تراز پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] ← حالت پایه
-
ground skidding
چوبکِشی زمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی چوبکِشی که در آن تمام تنه یا بینه بر روی زمین کشیده میشود
-
ground state
حالت پایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] پایینترین حالت انرژی هر سامانۀ کوانتومی متـ . تراز پایه ground level
-
ground roll
زمینغَلت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی موج لرزهای سطحی با سرعت و بسامد کم و دامنۀ بلند