کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fragments پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
fragment
ترکش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هر پاره از جسم منفجرشده
-
fragmented state, fragmented country
کشور چندپارچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جغرافیای سیاسی] کشوری دارای بخشهای مجزا و منفردی که با خاک کشوری دیگر یا با آبهای بینالمللی از یکدیگر جدا شدهاند
-
habitat fragmentation
گسستگی زیستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تکهتکه شدن زیستگاهها که ناشی از فعالیتهای مدیریتی است که به تغییر منظر میانجامد
-
restriction fragment
قطعۀ برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] قطعهای که از برش دِنا با یک دروننوکلئاز ویژهبُر به دست میآید
-
fragmentation warhead
کلاهک ترکشزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] کلاهکی که پس از انفجار، اشیای جامد و ریزی از آن رها میشود و باعث انهدام یا آسیب هدف میشود
-
fragmented forest
جنگل گسسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که براثر کشاورزی و برش یکسره و جریانهای آبی و وجود تأسیسات، تاجپوش طبیعی خود را از دست داده باشد
-
fragmentation function
تابع پارهپارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تابع احتمال تولید حالتهای بیرنگ از زوج کوارک ـ پادکوارک
-
fragmentation 1
پارهپارش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] فرایند تولید ذرات ثانوی براثر واپاشی هسته یا براثر برخورد ذرات پرانرژی با یکدیگر
-
fragmentation 2
تکهتکه شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] تجزیۀ تکمولکولی یک یون به دو یا چند تکه که معمولاً یک یون و یک تکۀ خنثی میدهد
-
forest fragmentation
تکهتکه شدن جنگل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطعهقطعه شدن عرصههای جنگلی و ایجاد چشماندازی جدید در جنگل متـ . گسستگی جنگل
-
fission fragment
شکافتپاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] هریک از محصولات اصلی فرایند شکافت که هستههای جدیدی با جِرم کوچکتر از هستۀ شکافتهشده هستند
-
peptide fragmentation fingerprint, PFF
اثرانگشت اجزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-پروتگانشناسی] الگوی خاصی از اجزای یک انگشتنگارۀ پپتیدی
-
restriction fragment length polymorphism, RFLP
چندشکلی طولی قطعۀ برشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] گوناگونی طول قطعات دِنا که در نتیجۀ برش دِنا با دروننوکلئاز ویژهبُر به دست میآید متـ . چندشکلی دِنایی DNA polymorphism
-
fragment ion, product ion, daughter ion
یونتکه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی محصول یونی که از تکهتکه شدن یک پیشسازِ یونِ محصول به دست میآید و ممکن است پایدار باشد یا به تکهتکه شدن ادامه دهد
-
semi-articulated burial, articulated fragment, burial of parts
گور نیمبسامان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گوری که در آن نیمی از بقایای استخوانی یک جسد به حالت منظم و طبیعی قرار دارد و بخشهای دیگر درهمریخته و نامنظم است