کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
female person پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
female connector
اتصالدهندۀ ماده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] اتصالدهندهای که اتصالهای آن درون حفرهای تعبیه شده است و اتصالدهندۀ نر به درون این حفره فرومیرود و اتصالهایشان به هم وصل میشود؛ هدف از این سازوکار، ایجاد اتصال الکتریکی محکم و مطلوب بین اتصالدهندۀ نر و ماده است
-
female consciousness
آگاهی جنس مؤنث
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] شناخت زنان از اینکه چگونه در یک طبقۀ خاص یا فرهنگ یا دورۀ تاریخی تعریفهای مشخصی از جنس مؤنث پدید آمده است
-
female development
تحول جنس مؤنث
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] چگونگی تغییر شخصیت و ساخت ادراکی زن از هویت جنسیتی و نقشهای جنسیتی او در طول زندگی
-
female pseudohermaphroditism
شبهنرمادگی مادهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] نوعی شبهنرمادگی که در آن فرد تخمدان دارد
-
female lead
بازیگر اصلی زن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] بازیگر اصلی زن که نقش اصلی نمایش تلویزیونی یا فیلم را بر عهده دارد متـ . بازیگر نقش اول زن
-
female athlete triad
نشانگان سهگانۀ زنان ورزشکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، تغذیه، علوم سلامت] نشانگانی شامل بیدشتانی و کاهش تراکم مواد کانی استخوان و کمبود انرژی در زنانی که به ورزش حرفهای اشتغال دارند متـ . سهگانه triad
-
female sexual interest/arousal
اختلال رغبت ـ برانگیختگی جنسی زنان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] فقدان یا کاهش قابلتوجه و آشکار رغبت یا برانگیختگی جنسی
-
female aesthetics, feminine aesthetics, feminist aesthetics
زیباییشناسی زنانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] نظریهای زیباییشناختی که جنبۀ جهانشمول اما درواقع مردسالارانۀ هنر و زیبایی را رد میکند و از تصویری که از زنان در هنر مردانه ارائه میشود، اسطورهزدایی میکند
-
women's suffrage, woman suffrage, female suffrage
حقرأی زنان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل، مطالعات زنان] حق زنان برای رأی دادن در انتخابات