کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fault line پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
faulting
گسلش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، ژئوفیزیک] فرایندهای شکستگی یا جابهجایی بهوجودآورندۀ گسل
-
reverse fault, reversed fault
گسل معکوس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن فرادیواره نسبت به فرودیواره به سمت بالا حرکت کرده است و شیب گسل معمولاً از 45 درجه کمتر است
-
fault 2
گسل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، ژئوفیزیک] شکستگی یا منطقهای از شکستگی که دو سطح سنگ در امتداد آن به گونهای متفاوت جابهجا شده باشد
-
fault segment
گسلپاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بخشی از گسل با مرزهای قابلتشخیص که معمولاً بهصورت مستقل گسیخته میشود
-
ring fault
گسل حلقوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی مدور که بهدنبال فرونشست کالدرایی(cauldron subsidence) یا گنبدهای نمکی (diapris) یا برخورد شهابسنگها به وجود میآید
-
fault rock
گسلسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] سنگ خردشده براثر جنبش گسل و سایش دیوارهها بر یکدیگر
-
normal fault
گسل عادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن فرادیواره نسبت به فرودیواره به سمت پایین حرکت کرده است
-
active fault
گسل فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گسلی که در آن اخیراً لغزش رخ داده است و احتمال رخداد مجدد آن در آینده وجود دارد
-
imbricate fault
گسل فلسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، ژئوفیزیک] هریک از مجموعهگسلهای نزدیک و مرتبطبههم در یک ساختار فلسی
-
capable fault
گسل مستعد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] گسلی که لغزش ناگهانی در امتداد آن ازنظر مکانیکی امکانپذیر است
-
antithetic fault
گسل ناهمنهاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] گســلی فرعی با زاویۀ بزرگ نسبت بـه گـســل اصـلـی و در هـمــان رژیـم تـنش (stress regime) که در گسلهای امتدادلغز سوی جابهجایی مخالف و در گسلهای عادی سوی شیبِ مخالف نسبت به گسل اصلی دارد
-
synthetic fault
گسل همنهاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] گسلی فرعی با زاویۀ کوچک نسبت به گـسـل اصـلی و در همــان رژیـم تـنـش (stress regime) که در گسلهای امتدادلغز سوی جابهجایی یکسان و در گسلهای عادی سوی شیبِ یکسان نسبت به گسل اصلی دارد
-
fault segmentation
قطعهبندی گسل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تقسیم زون گسل به قطعههای کوچکتر بر پایۀ تاریخچه گسیخت (rupture) هر قطعه
-
fault light
چراغ عیبنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] چراغی زرد یا قرمز در داخل هواگَرد که براثر بروز نقص در یک سامانه روشن میشود
-
fault gouge
خاکۀ گسلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، ژئوفیزیک] مواد رُسی نرم و سیمانینشده که در امتداد برخی گسلها یا در بین دیوارههای یک گسل یافت میشود