کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
fan-shaped پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
fanning
حرکت وزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] حرکت افقی دود بدون گسترش دودستون که غالباً تا مسافت زیادی ادامه مییابد
-
flabelliform, fan-shaped
بادبزنیشکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ← بادبزنی
-
deep sea fan, fan
پنجۀ ژرفدریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ناحیهای به شکل یک بادبزن بزرگ که از رسوبگذاری در ناحیۀ خیز قارهای به وجود آمده باشد متـ . پنجۀ زیردریا submarine fan
-
shaping 1, behaviour shaping
رفتارسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تقویت تدریجی و گامبهگام یک رفتار به سمت پاسخ مطلوب
-
alluvial fan
پنجۀ آبرفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودهای کمشیب و کمارتفاع و نسبتاً مسطح از مواد سنگی سست نهشتهشده بهوسیلۀ رود
-
submarine fan
پنجۀ زیردریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ← پنجۀ ژرفدریا
-
imbricate fan
پنجۀ فلسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دستهای از گسلها که از یک گسل رانده (thrust fault) منشعب شده و روبهبالا از هم جدا شده باشند
-
fan straightener
چرخشگیر پروانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پرههای شعاعی نصبشده در جلو یا پشت پروانۀ تونل باد برای از بین بردن چرخش ایجادشده در جریان درون تونل باد
-
fan fold
چین بادبزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی با منطقۀ لولایی پهن که یالهای آن از خط لولا دور میشوند
-
fan shooting
برداشت لرزهای بادبزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] یکی از روشهای لرزهنگاری شکستی برای شناسایی پیکرههایی با بیهنجاری سرعتی متـ . برداشت لرزهای کمانی arc shooting
-
fan beam
باریکۀ پرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] باریکهای از امواج رادیویی با سطحِ مقطع بیضی کشیده
-
shape constancy
ثابتبینی شکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی ثابتبینی ادراکی که در آن شیء از زوایای گوناگون به همان شکل شناختهشدۀ خود ادراک میشود
-
shape parameter
پارامتر شکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] پارامتری از یک توزیع فراوانی که با چولگی (skewness) یا کشیدگی (kurtosis) توزیع یا بهطورکلی هر معیار توصیفکنندۀ شکل عمومی توزیع، مرتبط است
-
shaping 2
شکلدهی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] روشی برای کاهش سطحِمقطع راداری با تغییر شکل هندسی بدنۀ هواگَرد یا شناور یا جز آن
-
auto shaping
خودرفتارسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی رفتارسازی که فرد برای خود انجام میدهد