کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dehydrating پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
dehydration
کمآبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] وضعیتی ناشی از کاهش میزان آب بدن
-
dehydration
آبزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] خارج کردن مولکول آب از ترکیبی مانند الکل
-
voluntary dehydration
کمآبی خواسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کمآبی ناشی از نخوردن ارادی مایعات یا بالا بردن ارادی سطح تحرک
-
involuntary dehydration
کمآبی ناخواسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] کمآبی ناشی از عدم جبران آبازدسترفتۀ بدن و ننوشیدن آب به اندازۀ کافی و در زمان مناسب
-
dehydrated castor oil
روغن کرچک آبزدوده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] گلیسرید کربوکسیلیکاسید دارای چند پیوند دوگانه که از گرم کردن روغن کرچک تا سیصد درجۀ سلسیوس در مجاورت یک کاتالیزگر به دست میآید
-
dried milk, milk powder, dehydrated milk
شیرخشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] شیر کاملی که رطوبت آن کاهش یافته و بهصورت پودری با ماندگاری بسیار درآمده باشد