کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
communicate پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
communism
کمونیسم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی، علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی سیاسیـ اقتصادی که مالکیت ابزار تولید در آن عمومی است
-
community
اجتماع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] مجموعهای منسجم از افراد برخوردار از روابط نزدیک و مناسبات اجتماعی برپایۀ شماری از مشترکات، بهویژه حس تعلق به هویتی مشترک
-
machine-to-machine communications,M2M communications
ارتباطات دستگاهبهدستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ارتباطات میان رایانهها و پردازندهها و حسگرهای هوشمند و افزارهها، همراه با دخالت محدود انسان یا بدون دخالت او
-
community control
نظارت اجتماع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] نظارتی که اجتماع و افراد آن در قالب سازوکارهای ساختاری بهصورت خودآگاه یا ناخودآگاه بر خود اعمال میکنند
-
community care
مراقبت دروناجتماعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] مراقبتی اجتماعی که عمدتاً شامل حال سالخوردگان و کودکان و بیماران و دیگر افرادی میشود که دچار نوعی ناتوانی و شکنندگی اجتماعی هستند
-
community action
کنش اجتماع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] کنش هدفمند اجتماع برای احقاق حقوق یا مقابله با تهدیدهایی که علیه آن صورت میگیرد
-
community tourism
گردشگری بومینگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] رویکردی در گردشگری که در آن نیازها و خواستههای ساکنان محلی را در فرایند برنامهریزی و توسعۀ گردشگری در نظر میگیرد
-
moral community
اجتماع اخلاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] اجتماعی که براساس دو مولفۀ یکپارچگی اجتماعی و یکپارچگی اخلاقی شکل میگیرد، مانند یک فرقۀ مذهبی یا یک واحد نظامی در دوران معاصر
-
community studies
اجتماعپژوهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] مطالعاتی که محور آن شناخت و تحلیل مسائل و روابط درونی یک اجتماع یا چگونگی تعامل آن با دیگر اجتماعهاست
-
successional community
اجتماع توالیزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اجتماعی گیاهی که شرایط لازم را برای مرحلۀ بعدی توالی فراهم میکند
-
disclimax community
اجتماع دگراوج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] اجتماع گیاهی پایداری که در نتیجۀ فعالیتهای انسانی پدید آمده است
-
community of colour
اجتماع رنگینپوستان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] اجتماع قومی غیرسفیدپوستان
-
rural community
اجتماع روستایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] اجتماعی مستقر در یک منطقۀ روستایی که روابط خود را عمدتاً براساس ارزشهای سنتی تنظیم میکند
-
community cloud
اَبر جمعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] زیرساخت اَبری مشترک میان چند سازمان و فرد دارای منافع و نیازهای مشترک
-
community education
آموزش دروناجتماعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] مجموعهای از برنامههای آموزشی یا پیراآموزشی که با حمایت دولتهای محلی یا بهوسیلۀ انجمنهای مردمی برای افراد اجتماع فراهم میشود