کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
close call پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
closed caption/ closed-captioned
صدانوشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] سامانهای که ازطریق آن همۀ گفتارها معمولاً در پایین تصویر حک میشود و آواهای غیرگفتاری، مانند صدای شلیک تفنگ، صدای باد، خشخش برگها، صدای سرفه و موسیقی، نیز به همین ترتیب و معمولاً با رنگی متفاوت با رنگ زمینه به اطلاع بیننده میرس...
-
closed group
گروه بسته 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] گروهی که در برابر روابط اجتماعی بیرون از خود نفوذناپذیر است و درنتیجه، فاقد کنشهای متقابل با خارج از گروه است
-
close position
وضعیت بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] وضعیتی از آکورد که در آن فاصلۀ میان بخشهای «تِنور و آلتو» و «آلتو و سوپرانو» سوم یا چهارم باشند
-
closed cells
یاختههای بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ساختار اَبرهای همرَفتی میانمقیاس با ظاهر و اندازههای نسبتاً یکسان که شبکهای از هوای صاف آنها را از هم جدا میکند
-
closed association
همبود قطعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] پیوستگی میان دو یا چند شیء یا عنصر باستانشناختی که به همراه یکدیگر یافت شدهاند و بر همزمانی نهشتهگذاری آنها دلالت دارد
-
closed disk
قرص بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قرصی که شامل همۀ نقطههای حدی خود باشد
-
closed low
کمفشار بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] کمفشاری که خط همفشار یا خط پَربند آن را در بر گرفته است
-
closed walk
گشت بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گشتی از رأسی مفروض به همان رأس
-
closed ball
گوی بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در یک فضای متریک، مجموعۀ همۀ نقاطی که فاصلۀ آنها از نقطهای مفروض کوچکتر یا مساوی با مقدار مشخصی باشد
-
closed circulation
گردش بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] شارش شاره درون یک خط جریان بسته
-
closed reduction
جااندازی بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] جااندازی استخوان دررفته با دستکاری بیرونی و بدون برش پوست
-
close packing
تنگچینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] روش قرار دادن کرههای جامد همشکل بهنحویکه چیدمان آنها حداقل تخلخل بین کرهها را داشته باشد
-
closed forest
جنگل انبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که پوشش درختی آن بیش از چهل درصد مساحت عرصه باشد
-
close support
پشتیبانی نزدیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] پشتیبانی از نیروهای خودی علیه اهداف دشمنی که چنان در مجاورت نیروهای خودی قرار دارد که هرگونه اقدامی نیاز به دریافت اطلاعات دقیق و جزئی دارد
-
closed system
سامانۀ بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] در هواشناسی همدیدی، بهتسامح به جای کمفشار بسته یا پُرفشار بسته به کار میرود