کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
capacity پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cubic capacity, measurement capacity
ظرفیت حجمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مجموع ظرفیت انبارها و دیگر فضاهای مفید برای حمل بار که برحسب فوت یا مترمکعب یا گالن یا لیتر اندازهگیری میشود
-
flooding capacity/ flood capacity
ظرفیت طغیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] ظرفیت عبوردهی بخار در یک برج متناظر با طغیان
-
seating capacity, seated capacity
ظرفیت نشسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تعداد صندلیهای یک وسیلۀ نقلیۀ عمومی
-
ideal capacity
ظرفیت آرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] شرایطی که در آن تردد در راه اصلی به مسدود شدن تردد در خیابان فرعی منجر نشود، تردد در تقاطع نزدیک مداوم نباشد، خط عبور مجزایی برای حرکت در هر جهت تخصیص یافته باشد و هیچ حرکت دیگری مانع حرکت مورد نظر نشود
-
assimilative capacity
ظرفیت آلایندهپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار مواد سمی و فاضلابی که یک حجم آب میتواند بپذیرد بیآنکه آثار سوء بر آبزیان و انسان داشته باشد
-
offered capacity
ظرفیت اسمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حداکثر ظرفیت یک خط برای جابهجایی مسافر بدون توجه به میزان بهرهبرداری واقعی از آن
-
station capacity
ظرفیت ایستگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حداکثر تعداد مسافری که با وسایل نقلیه از یک جهت مشخص و در طول یک ساعت به یک ایستگاه منتقل میشوند
-
loading capacity
ظرفیت بارگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] حداکثر باری که یک انسان یا ماشین میتواند بردارد
-
potential capacity
ظرفیت بالقوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ظرفیت یک حرکت خاص در نزدیکی تقاطع اصلی ـ فرعیِ بدون چراغ به فرض آنکه با سایر حرکات تداخل نداشته و دارای خط عبور مخصوص به خود باشد
-
runway capacity
ظرفیت باند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] بسامد نشستوبرخاستهای ممکن یا مجاز با فاصلۀ تقرب کمینه در نشست
-
absorber capacity
ظرفیت برج جذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] حداکثر ظرفیت فراوری گاز در برج جذب، بدون هرگونه تغییر در شرایط عملیاتی
-
ecological capacity
ظرفیت بومشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← ظرفیت تحمل 1
-
utilized capacity
ظرفیت بهرهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] حداکثر تعداد مسافری که وسایل نقلیۀ عمومی یک خط از یک نقطۀ مشخص، در یک جهت، در هر ساعت جابهجا میکنند
-
apron capacity
ظرفیت پیشگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] تعداد مشخصی از هواپیماها که در مکانهای مشخصی از پیشگاه جای میگیرند
-
carrying capacity
ظرفیت تحمل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] بیشترین شمار جاندارانی که یک محیط معین میتواند تحمل کند بیآنکه توانایی درازمدت آن در حفظ سطح و کیفیت مطلوب حیات کاهش یابد متـ . ظرفیت بومشناختی ecological capacity، حد بومشناختی ecological limit، ظرفیت زیستمحیطی e...