کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
capacitive probe پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
capacitance
ظرفیت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] نسبت بار الکتریکی ذخیرهشده بر روی یکی از صفحههای خازن به اختلاف پتانسیل میان دو صفحۀ آن
-
capacitive reactance
واکنایی خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] واکنایی ناشی از ظرفیت یک خازن یا مدار که برابر با معکوس حاصلضرب ظرفیت در بسامد زاویهای است
-
capacitance hat
کلاهک خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] شبکهای سیمی که برای افزایش پهنای نوار یا کاهش بسامد تشدید، آن را روی آنتن قرار میدهند
-
capacitive diaphragm
میانبند خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] رسانایی تخت که در موجبَر قرار میگیرد تا در آن واکُنایی خازنی (capacitive reactance) ایجاد کند
-
capacitance box
جعبهخازن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مجموعهای از خازنها و کلیدها که برای تنظیم ظرفیت در مدار به کار میرود
-
capacitive coupling
جفتشدگی خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] انتقال انرژی از یک مدار به مدار دیگر با استفاده از خازن
-
capacitance bridge
پل خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پلی الکتریکی برای اندازهگیری ظرفیت مجهول با مقایسه با خازنی معلوم
-
capacitive divider
تقسیمگر خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] دو یا چند خازن که بهطور متوالی با منبع تغذیه قرار میگیرند تا ولتاژ منبع را به نسبت عکس ظرفیتشان تقسیم کنند
-
capacitive window
دریچۀ خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] میانبند رسانایی که در موجبَر قرار داده میشود تا در طولِموجبَر، پذیرفتاری خازنی پدید آید
-
capacitive load
بار خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بار وسیلۀ مصرفکنندهای که میتوان آن را با خازن یا ترکیب خازن و مقاومت نشان داد
-
capacitive loading
بارگذاری خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] افزایش یا کاهش بسامد تشدید آنتن که با قرار دادن خازن ثابت و آنتن در مدار متوالی حاصل میشود
-
capacitive proximity sensor
نزداحسگر خازنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نزداحسگری که میتواند حضور هر جسم جامدی را که بر ظرفیت خازنی نسبی آن نسبت به زمین اثر بگذارد، تشخیص دهد
-
depletion-layer capacitance
ظرفیت تُنُکلایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ظرفیت خازنِ پدیدآمده در پیوندگاه نیمرساناهای نوع P و نوع N