کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
alerted پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
alerting
هشداردهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] استفاده از نشانک در مدارهای مخابراتی برای آگاه کردن فرد یا تجهیزات طرف تماس از رسیدن تماس
-
alert service
هشدار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که با صدای زنگ تلفن در وقت مقرر و ازپیشتنظیمشده به مشترک هشدار میدهد
-
traffic alert and collision-avoidance system, TCAS, traffic alert and collision avoidance
سامانۀ برخوردگریز و هشدار شدآمد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] نوعی سامانه در هواگردها که با جمعآوری اطلاعات شدآمدی محیط اطراف، خطر برخوردهای بالقوه را به خدمه هشدار میدهد