کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
actiones پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
action plan,action program
برنامۀ اقدام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] برنامۀ تشریحی کار، شامل نوع کنش و نام کنشگر و زمانبندی
-
action variable
متغیر کنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] انتگرالی زمانی که تحول سامانۀ فیزیکی را در فضای فاز نشان میدهد متـ . انتگرال کنش action integral
-
action film
فیلم پُرحادثه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] فیلمی سرشار از رویدادهای هیجانانگیز و صحنههای زدوخورد و تعقیبوگریز
-
action stage
مرحلۀ اقدام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← اقدام
-
unity of action
وحدت کنش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] یکی از وحدتهای سهگانۀ نظام نمایش ارسطویی که براساس آن کنش نمایش بر پایۀ یک پِیرنگ مشخص پیریزی میشود
-
action learning
یادگیری کنشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] بهرهگیری از تجربههای فردی و جمعی برای تولید دانش در فرایند اقدام
-
action 4
کنش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] 1. اثرگذاری نیرو بر جسم 2. انتگرال زمانی مـربوط به تحـول هـر سامانۀ فیزیکی در فضای مکان ـ تکانه
-
community action
کنش اجتماع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] کنش هدفمند اجتماع برای احقاق حقوق یا مقابله با تهدیدهایی که علیه آن صورت میگیرد
-
action at a distance
کنش از دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] برهمکنش دو جسم که در فاصلهای از یکدیگر قرار دارند
-
collective action
کنش جمعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] کنشی که براساس اشتراک نظر اعضای یک جمع یا گروه یا اکثریت آنها صورت پذیرد
-
wedging action
کنش گُوهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] تنش ناشی از محصولات خوردگی جمعشده در تنگناها و نوک ترکها
-
local action
کنش موضعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] خوردگی ناشی از کنش پیلهای موضعی ایجادشده در سطح فلز
-
rising action
فراز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] بخشی از پِیرنگ که با رخدادی هیجانانگیز آغاز میشود و به سمت نقطۀ اوج پیش میرود
-
falling action
فرود 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] کنشی که در پی نقطۀ اوج میآید و به سمت پایان نمایش پیش میرود
-
threat action
اِعمال تهدید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] انجام عملی برای از بین بردن امنیت سامانه