کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
white-footed mouse پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
white-footed mouse
دیکشنری انگلیسی به فارسی
موش سفیدپوست
-
واژههای مشابه
-
footing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه، وضع، جای پا، پایه ستون
-
footings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه ها، وضع، جای پا، پایه ستون
-
footed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دست و پا زدن، پرداختن مخارج، پا زدن
-
foots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پایه، پرداختن مخارج، پا زدن
-
foot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پا، فوت، قدم، دامنه، پاچه، هجای شعری، پرداختن مخارج، پا زدن
-
whiteness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفید بودن
-
whites
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفیدپوستان، لباس های سفید
-
whiting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نهنگ، سفیداب، سپیداب، پودر گچ، ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
-
white
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفید، سفیدی، خنگ
-
four-footed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهار پا
-
heavy-footed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگین فواید، پاسنگین، اهسته و سنگین در حرکت، دل سنگین، عاری از خیال
-
two-footed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو پا
-
foot-poundal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پا پاوند