کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
stains پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
stains
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکه ها، لکه، لک، ننگ، زنگ زدگی، داغ، الودگی، الایش، لکه دار کردن، چرک کردن، رنگ کردن، زنگ زدن، رنگ شدن، رنگ پس دادن
-
واژههای مشابه
-
staining
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ آمیزی، لکه دار کردن، چرک کردن، رنگ کردن، زنگ زدن، رنگ شدن، رنگ پس دادن
-
stain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ آمیزی، لکه، لک، ننگ، زنگ زدگی، داغ، الودگی، الایش، لکه دار کردن، چرک کردن، رنگ کردن، زنگ زدن، رنگ شدن، رنگ پس دادن
-
stainful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ زرد
-
stained
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ آمیزی شده، لکدار، سیاه رو
-
Gram's stain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکه گرمی
-
oil stain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکه نفت
-
mud stain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکه گل
-
stained glass
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیشه لک شده
-
Gram stain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رنگ آمیزی گرم
-
purple-staining Cortinarius
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بنفش رنگ آمیزی Cortinarius
-
port-wine stain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لکه بندر شراب
-
stained-glass window
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنجره شیشه رنگی