کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
scrambled eggs پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
scrambled eggs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخم مرغ زده
-
واژههای مشابه
-
scrambles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلا کردن، تقلا، تلاش، کوشش، املت درست کردن، بزحمت جلو رفتن، با دست و پا بالا رفتن
-
scrambly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی رحم
-
scrambling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلا کردن، املت درست کردن، بزحمت جلو رفتن، با دست و پا بالا رفتن
-
scramble
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقلا کردن، تقلا، تلاش، کوشش، املت درست کردن، بزحمت جلو رفتن، با دست و پا بالا رفتن
-
giant scrambling fern
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قارچ غول پیکر