کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
meter پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
meter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متر، کنتور، اندازه، اندازه گیر، وزن شعر، نظم، وسیله اندازهگیری، مقیاس، مصرف سنج، اندازه گیری کردن، با متر اندازه گیری کردن، سنجیدن، بصورت مسجع و مقفی در اوردن
-
واژههای مشابه
-
meterable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل تنظیم
-
metering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اندازه گیری
-
meters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متر
-
electric meter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متر برق
-
parking meter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متر پارکینگ
-
light meter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نورسنج، نور سنج، اسباب کوچک نور سنجی
-
postage meter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مترجم پستی
-
common meter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متر معمولی
-
cubic meter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متر مربع
-
heroic meter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قهرمان متر
-
meter maid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دختر خاله
-
power meter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توان سنج
-
meter reading
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متر خواندن