کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
meet پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
meet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملاقات، جلسه، نشست، تقاطع، نشست گاه، اشتراک، مواجه شدن، مصادف شدن با، برخورد کردن، یافتن، ملاقات کردن، تقاطع کردن، پیوستن، مواجه شدن با، تلاقی کردن، مناسب، دلچسب، شایسته، مقتضی، در خور
-
واژههای مشابه
-
meets
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملاقات می کند، جلسه، نشست، تقاطع، نشست گاه، اشتراک، مواجه شدن، مصادف شدن با، برخورد کردن، یافتن، ملاقات کردن، تقاطع کردن، پیوستن، مواجه شدن با، تلاقی کردن
-
meetness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملاقات
-
meetnesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملاقات ها
-
meeting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملاقات، جلسه، نشست، مجمع، برخورد، جماعت، اجتماع، تلاقی، انجمن، میتینگ، جماعت همراهان، اجماع، هم ایش، متلاقی
-
meet up with
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیدار با
-
prayer meeting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسه نماز
-
meeting house
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خانه جلسه
-
summit meeting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نشست سران
-
track meet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیگیری ملاقات
-
revival meeting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسه احیاء
-
sports meeting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسه ورزشی
-
go-to-meeting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفتن به جلسه
-
mass meeting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جلسه تودهای