کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
flags پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
flags
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم ها، پرچم، بیرق، سنگ فرش، علم، زنبق، برگ شمشیری، جاده سنگ فرش، دم انبوه و پشمالوی سگ، پرچم دار کردن، پرچم زدن به، با پرچم علامت دادن، از پا افتادن، پژمرده کردن، سست شدن، خرد شدن، سنگ فرش کردن
-
واژههای مشابه
-
flagging
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم گذاری، سنگ فرش، ضعیف، کاهنده، ول، افتاده
-
flag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم، بیرق، سنگ فرش، علم، زنبق، برگ شمشیری، جاده سنگ فرش، دم انبوه و پشمالوی سگ، پرچم دار کردن، پرچم زدن به، با پرچم علامت دادن، از پا افتادن، پژمرده کردن، سست شدن، خرد شدن، سنگ فرش کردن
-
flagged
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم گذاری شده، پرچم دار کردن، پرچم زدن به، با پرچم علامت دادن، از پا افتادن، پژمرده کردن، سست شدن، خرد شدن، سنگ فرش کردن
-
battle flag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم جنگی
-
Union flag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم اتحادیه
-
American flag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم آمریکا
-
flag stop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توقف پرچم، ایست، توقف
-
myrtle flag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم مرگ
-
black flag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم سیاه
-
flag smut
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم smut
-
flag of truce
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم آتش بس
-
blue flag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم آبی
-
pirate flag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرچم دزدان دریایی