کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
dust contamination پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
dust contamination
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آلودگی گرد و غبار
-
واژههای مشابه
-
dusts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرد و غبار، غبار، گرد و خاک، خاک، خاکه، ذره، تراب، پاشیدن، گردگیری کردن، گرد گرفتن از، ریختن
-
dusted
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کثیف، پاشیدن، گردگیری کردن، گرد گرفتن از، ریختن
-
dusting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرد و غبار، پاشیدن، گردگیری کردن، گرد گرفتن از، ریختن
-
interplanetary dust
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرد و غبار بین پلاتین
-
dust jacket
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گردن گردن، کاغذی که با ان کتاب را جلد میکنند، جلد کاغذی روی کتاب
-
dust bowl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاسه گرد
-
cosmic dust
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرد و غبار کیهانی
-
dust coat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاور گرد و غبار
-
dust mop
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرد و غبار
-
dusting powder
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پودر گرد و غبار
-
radioactive dust
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرد و غبار رادیواکتیو
-
chalk dust
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرد و غبار گچ
-
hell dust
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گردن جهنم