کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فروکش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فروکش
دیکشنری فارسی به عربی
جزر , مهادنة , هدوء
-
واژههای مشابه
-
فروکش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اهدا , اوطا , جزر
-
جستوجو در متن
-
ebb
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، فروکش، جزر، مد، فرونشینی، زوال، فروکش کردن، افول کردن
-
ebbs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، فروکش، جزر، مد، فرونشینی، زوال، فروکش کردن، افول کردن
-
deflations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تخریب، تقلیل قیمتها، فروکش
-
fallings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سقوط، فروریختگی، فروکش
-
letups
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برگزاری، انقطاع، فروکش
-
falling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتادن، سقوط، فروریختگی، فروکش
-
مهادنة
دیکشنری عربی به فارسی
تسکين , فروکش , دلجويي , فرونشاني
-
letup
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رها کردن، انقطاع، فروکش
-
fallaway
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاجعه، خرد شدن، فروکش کردن
-
ebbed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افتادن، فروکش کردن، افول کردن
-
ebbing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
از بین بردن، فروکش کردن، افول کردن