کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بریده کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
با نفس بریده بریده(دراثرخنده)سخن گفتن
دیکشنری فارسی به عربی
ضحکة
-
عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
دیکشنری فارسی به عربی
نفاية
-
جستوجو در متن
-
sliced
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بریده شده، بریدن، قاچ کردن، قاش کردن، باریک بریدن
-
giggling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گیج کردن، خندیدن، با خنده اظهار داشتن، ول خندیدن، خنده کردن، با نفس بریده بریده سخن گفتن
-
skive
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکای، قسمت بریده چرم، بریدن، چیدن، قطع کردن، عدول کردن
-
skives
دیکشنری انگلیسی به فارسی
skives، قسمت بریده چرم، بریدن، چیدن، قطع کردن، عدول کردن
-
giggled
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خجالت زده، خندیدن، با خنده اظهار داشتن، ول خندیدن، خنده کردن، با نفس بریده بریده سخن گفتن
-
slash
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسلش، چاک، شکاف، برش، ضربه سریع، چاک لباس، نشان ممیز، ضرب، بریده بریده کردن، چاک دادن، شکاف دادن، زخم زدن، تخفیف زیاد دادن
-
cutoff
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطع کردن، قطع جریان، راه میان بر، هر نوع وسیله قطع چیزی، منقطع، بریده، منفصل
-
نفاية
دیکشنری عربی به فارسی
رو گرفت , روبرداري کردن , تکه , پاره , قراضه , عکس يا قسمتي از کتاب يا روزنامه که بريده شده , ته مانده , ماشين الا ت اوراق , اشغال , جنگ , نزاع , اوراق کردن , هرزدادن , حرام کردن , بيهوده تلف کردن , نيازمند کردن , بي نيرو و قوت کردن , ازبين رفتن , با...
-
cut
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برش، قطع، بریدگی، شکاف، مقطع، تخفیف، چاک، معبر، کانال، جوی، بریدن، زدن، برش دادن، قطع کردن، کم کردن، پاره کردن، چیدن، دونیم کردن، گسیختن، گسستن، تقلیل دادن، تراش دادن، گذاشتن، نشناختن، میان برکردن، بریده، مخروط، چاک چاک