کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پهلوان از جان گذشته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پهلوان پنبه
لهجه و گویش تهرانی
به ظاهر قوی
-
پهلوان کچل
لهجه و گویش تهرانی
پهلوانهایی که بالای سر خود را می تراشیدند
-
تعزیه پهلوان کچل
لهجه و گویش تهرانی
جنجال
-
جستوجو در متن
-
دور از جان ،دور از جان شما
لهجه و گویش تهرانی
بلا نسبت
-
اَزوْوِقْتاْ
لهجه و گویش گنابادی
azwweghta در گویش گنابادی یعنی از آن زمانها ، در گذشته ها
-
از قدیم و ندیم
لهجه و گویش تهرانی
نقل گذشته ها
-
پِیْش
لهجه و گویش گنابادی
peish در گویش گنابادی یعنی زمان گذشته ، جلوی رو ، پوش کتاب یا جزوه ، روانداز وسایل برای حفظ آنها از گرما یا خاک
-
پِرپیت
لهجه و گویش بختیاری
perpit جان کندن جانور پس از ذبح.
-
شِنْگ
لهجه و گویش گنابادی
sheng در گویش گنابادی یک حشره است که سر و صدایی شل شل مانند از خود تولید میکند و در گذشته ها این حشره را میخوردند.
-
مولِکْ
لهجه و گویش گنابادی
mwlek در گویش گنابادی پنبه یا پارچه یا نخ یا طنابی که آغشته به روغن مِنْدُو میکردند و شب ها برای روشنایی در گذشته از آن استفاده میکردند.
-
اَفتُومار
لهجه و گویش گنابادی
aftomar در گویش گنابادی این واژه به معنای دم صبح میباشد و به روشنایی قبل از طلوع خورشید اطلاق میگردد.اَفتوومار تلفیق دو واژه آفتاب و مار میباشد.این واژه از اینجا بوجود آمده که مارها و بسیاری خزندگان شکارچی ، بیشتر در شب ها به شکار میروند و در روزها ب...
-
شیر برف
لهجه و گویش گنابادی
shirbarf واژه بستنی که شکل اصلی آن پئیستهنی (پئیس=شیر+تهن=یخ+ی=پسوند نسبت) است به معنای شیر یخزده یا برفشیر است همانطور که آنرا در افغانستان شیریخ و در تاجیکستان یخماس و در انگلستان icecream و در سنسکریت برفشیر पयोहिम payohima مینامند. در سنسکریت لغت...
-
بِه چَش کردن
لهجه و گویش گنابادی
be chash kerdan این واژه در گویش گنابادی با تلفظ (bechash)به معنای چشم زخم زدن ، شوری چشم ، بدشگونی و شومی نگاه به کار میرود. مردم گناباد از گذشته های دور اعتقاد تامه ای به شومی نگاه از روی بدخواهی داشته اند و معتقد بوده اند که برخی افراد با نگاه خاص...