کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نورگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نورگاه
لهجه و گویش گنابادی
norgah در گویش گنابادی ، گبری به نیایشگاه ، معبد ، مکان عبادت و ارتباط با خدایان اطلاق میشده است.
-
جستوجو در متن
-
اَرْتُو
لهجه و گویش گنابادی
artouw در گویش گنابادی یعنی گبر اعظم ، پیر موءبدان ، مسئول برقراری ارتباط انسانها با نورگاه دیو(پرستشگاه خدا)، خادم خدایان
-
شیر برف
لهجه و گویش گنابادی
shirbarf واژه بستنی که شکل اصلی آن پئیستهنی (پئیس=شیر+تهن=یخ+ی=پسوند نسبت) است به معنای شیر یخزده یا برفشیر است همانطور که آنرا در افغانستان شیریخ و در تاجیکستان یخماس و در انگلستان icecream و در سنسکریت برفشیر पयोहिम payohima مینامند. در سنسکریت لغت...