کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سابق بر این پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وَلِیْک
لهجه و گویش گنابادی
waleyk در گویش گنابادی یعنی بر تو ، بر شما ، همچنین ( در پاسخ جواب سلام و درود این واژه بکار برده میشود).
-
مِجُوک زد
لهجه و گویش گنابادی
mojok zeda مژه برهم زدن ، کنایه از چشم بر هم نزدن و در این صورت هنگامی به کار میرود که کسی در جمع میخواد توجه دیگری یا دیگران را به یک مطلب ، یک فیلم ، یک خبر و....جلب نماید.
-
دِگْدو
لهجه و گویش گنابادی
degdouw در گویش گنابادی یعنی آشپزخانه قدیمی که با هیزم غذا طبخ میکنند.جایگاه آتش برای پخت غذا بر هیزم را هم دگدو گویند که با آجر و گل ساخته شده است و هیزم را در این جایگاه برای طبخ غذا آتش میزنند.
-
دِیزَق
لهجه و گویش گنابادی
deyzagh دیزق شهری بوده در پنج کیلومتری غرب گناباد که قنات دیزق نیز از آنجا میگذرد و در زمان ساخت این شهر باستانی ای قنات حفر شده است.این شهر باستانی به علت زلزله ای بزرگ که در آن زمان رخ داده ویران شده و خرابه های آن به مرور زمان بر اثر طوفان شن زیر ...
-
تَقِز
لهجه و گویش گنابادی
taghez در گویش گنابادی یعنی زنجره/ جیرجیرک وحشی گونه ای از حشره دارای دوچشم که با فاصله از هم بر روی سر قرار دارد و دو بال شفاف با رگه های. زیاد بیشترین مدت عمر به صورت لارو در زیر خاک و لابه لای پوسته درختان سپری می شود که بعضا تا 17 سال نیز در بعضی...
-
شیر برف
لهجه و گویش گنابادی
shirbarf واژه بستنی که شکل اصلی آن پئیستهنی (پئیس=شیر+تهن=یخ+ی=پسوند نسبت) است به معنای شیر یخزده یا برفشیر است همانطور که آنرا در افغانستان شیریخ و در تاجیکستان یخماس و در انگلستان icecream و در سنسکریت برفشیر पयोहिम payohima مینامند. در سنسکریت لغت...
-
گِلْگیس
لهجه و گویش گنابادی
gelgis در گویش گنابادی به قسمت گردی تهی میان موها در سر انسان گفته میشود که بطور طبیعی خالی از موست و موهای اطراف آن بصورت دایره وار دور قسمت خالی از مو را گرفته است،در گناباد اعتقاد عموم بر این بوده که کسانی که دو یا سه قسمت گردی خالی از مو در فرق س...
-
شما نمی توانید (/ تیغتان نمی برد/ ازتان بر نمی آید) این کار را بکنید.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: šoma ne(n) kâr nešid ka. طاری: šemâhâ tiqdun navuna in kâr bekrid. طامه ای: šomâ bedunârnayye ne kâr bokerid. طرقی: šomâ teqdu navâna in kâr bekerid. کشه ای: šemâ tiqdu(n) navâna in kâr bekerid. نطنزی: šomâ naɂatunid nen kâr bakerid.
-
بِه چَش کردن
لهجه و گویش گنابادی
be chash kerdan این واژه در گویش گنابادی با تلفظ (bechash)به معنای چشم زخم زدن ، شوری چشم ، بدشگونی و شومی نگاه به کار میرود. مردم گناباد از گذشته های دور اعتقاد تامه ای به شومی نگاه از روی بدخواهی داشته اند و معتقد بوده اند که برخی افراد با نگاه خاص...
-
باد کَپون
لهجه و گویش بختیاری
bâd kapun باد خورک، نام علمى آن:Martinet nori است. پرندهاى است سیاهرنگ و مهاجربه اندازه سار با پاهاى بسیار کوتاه وبالهاى بزرگ که نمىتواند روى زمین بنشیند یا راه برود و اگر به زمین بیفتدنمىتواند به پرواز درآید و همیشه خارجاز لانه در حال پرواز است. این...