کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خاکستر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
خاکستر اجاق
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: xol طاری: xol طامه ای: xol طرقی: xol کشه ای: xol نطنزی: xol / xâkester
-
خاکستر شدن
لهجه و گویش تهرانی
از بین رفتن
-
قیر خاکستر
لهجه و گویش تهرانی
مخلوط قیر و خاکستر برای نشاندن الماس و فلزات برای حکاکی
-
جستوجو در متن
-
خُل
لهجه و گویش تهرانی
خاکستر و ریزههای آتش زیر خاکستر
-
خاکِشتر
لهجه و گویش بختیاری
xâkeštar خاکستر.
-
خُرژ، ورژ،خُرش
لهجه و گویش تهرانی
خاکستر گرم
-
خاکِشتَرو
لهجه و گویش بختیاری
xâkeštaru مکانى که خاکستر تنور و اجاق را در آنریزند.
-
ساروج
لهجه و گویش تهرانی
سارو،چارو.مخلوط آهک،رس ، خاکستر و ماسه
-
هُلّ
لهجه و گویش بختیاری
holl آتشِ بدون شعله، هیمه سوخته در حال خاکستر شدن.
-
پِراز
لهجه و گویش بختیاری
perâz ذرّات کرک و پشم معلق در هوا، ذرات پراکنده خاکستر کاه و بوته و مانند آن در هوا.
-
گوال
لهجه و گویش بختیاری
guâl گاله، جوال از جنس ساقه گندم یا پِرچ براى حمل کود حیوانى و خاک و خاکستر.
-
سیرمَه
لهجه و گویش بختیاری
sirma سُرمه (زنان سُرمه را خود به شرح زیرتهیه مىکنند:موم زنبور عسل را در آبگرم مالش دهند تا ذرّات عسل از آن جداشود؛ سپس آن را لوله کرده نخى پنبهاىدر میان آن گذارند و چند عدد از اینشمعها را در سینى فلزى مىگذارند وروشن مىکنند و ظرف مسى سفیدشده وتمیزى ر...