کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گیاهان و بته های جنس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
گل بوته
لغتنامه دهخدا
گل بوته . [ گ ُ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) نقاشی یا گل دوزی که گل و بته های متعدد کشند یا دوزند. کشیدن یا انداختن رنگ سیاهی بشکل گل و گیاه در صفحه ٔ جامه یا کاغذی پدید آوردن . رجوع به گل بته و گل و بوته شود.
-
بته
لغتنامه دهخدا
بته . [ ب ُت ْ ت َ / ت ِ ] (اِ) بوته . گیاه کوتاه بالا. درخت کوتاه . هرگیاه که ساق محکم ایستاده ندارد. نباتی میان درختک و گیاه . درختچه . هر گیاه که تنه و ساقه ٔ شخ و سطبر و راست ندارد.درختچه با شاخهای بسیار نزدیک به زمین . || نبات بی ساق : بته ٔ خیا...
-
گل و بوته
لغتنامه دهخدا
گل و بوته . [ گ ُ ل ُ ت َ / ت ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) نقش و نگار بر روی کاغذ و جامه و پارچه های ابریشمین و امثال آن . و رجوع به گل و بته شود.
-
شیشه خرده
لغتنامه دهخدا
شیشه خرده . [ شی ش َ / ش ِ خ ُ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) ریزه ها و خرده های شیشه . پاره های شکسته ٔ شیشه . (یادداشت مؤلف ).- شیشه خرده داشتن جنس کسی ؛ بدجنس و مردم آزار و موذی بودن وی .
-
شیروشکری
لغتنامه دهخدا
شیروشکری . [ رُ ش َ / ش ِ ک َ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) پارچه ٔ نخی زمینه سفید با گلهای زرد روشن ، و از آن بازرگانان عمامه کردندی تا از عمامه ٔ علما که به رنگ سپید بود ممتاز باشد. جامه ٔ زمینه به رنگ سپید کمی مایل به زردی با گلها و بته های زرد. (یادداشت ...
-
کرپ
لغتنامه دهخدا
کرپ . [ ک ِ رِ ] (فرانسوی ، اِ) پارچه ٔ روشن از حریر یا از پشم لطیف .- کرپ دُشین ؛ کرپ ابریشمی که از پارچه های کرپ معمولی ضخیم تر است . (لاروس ). || مصنوعی از جنس کائوچو.- تخت کرپ ؛ کفش که تخت و زیره ٔ آن از جنس کرپ شود.
-
درخت ماری
لغتنامه دهخدا
درخت ماری . [ دِ رَ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) درخت زینتی از نوع کاتالپا با برگهای پهن بشکل دل خوشه های بزرگ ، گلهای سفید و نیامهای باقلائی بزرگ . جنس های آن در آسیا مخصوصاً هندوستان و امریکای شمالی دیده میشود. (از دائرةالمعارف فارسی ).
-
بنشن
لغتنامه دهخدا
بنشن . [ ب ُ ش َ ] (اِ)حبوبات از قبیل نخود و عدس و ماش و لوبیا و باقلا و غیره . (فرهنگ فارسی معین ). مجموع دیگ افزارها از حبوب خشک چون نخود، لوبیا، ماش ، عدس ، باقلا و نخود سیاه وسیاه چشم (لوبیا بلبلی ، چشم بلبلی ). منیجو، لپه . (یادداشت بخط مؤلف )....
-
ناجور
لغتنامه دهخدا
ناجور. (ص مرکب ) مقابل جور. چیزهای بی مناسبت و از جنس های مختلف . (فرهنگ نظام ). چیزی که جفت و جور با دیگری نباشد. هر دو چیز که با هم مختلف باشند و به یکدیگر شباهت نداشته باشند. (ناظم الاطباء). نامناسب . که جور نیست . که متناسب نیست . ناموافق . که یک...
-
دان دان شدن
لغتنامه دهخدا
دان دان شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دانه بستن عسل و شیره ٔ انگور و همچنین هندوانه های از جنس خوب که نیک رسیده باشند. پاشان و پراکنده شدن و مانند دانه شدن شیره و عسل و روغن و جز آن . (ناظم الاطباء).
-
نشا کردن
لغتنامه دهخدا
نشا کردن . [ ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نهال نشاندن . کاشتن بته های برکنده به جای دیگر رشد را. (یادداشت مؤلف ). گیاه نورسته ای از جائی برکندن و در جائی دیگر کاشتن . بوته ٔ نورسته ٔ گل یا میوه ای را از جائی که به انبوهی روئیده است برکشیدن و در زمینی آما...
-
کروموزوم
لغتنامه دهخدا
کروموزوم . [ کْرُ / ک ُ رُ م ُ زُم ْ ] (فرانسوی ، اِ) قطعاتی منظم در داخل هسته ٔ سلولهای گیاهی و جانوری است رشته های کرماتین داخل هسته سلولی در مرحله ٔ اول تقسیم غیرمستقیم به قطعاتی ضخیم و کوتاه و منظم تقسیم می شود که آنها را کروموزوم گویند. شماره ٔ ...
-
جنس
لغتنامه دهخدا
جنس . [ ج ِ ] (ع اِ) قسمت و گونه از هر چیزی از مردم و جز آن و آن اعم از نوع است ، پس ابل (شتر) جنس است از بهایم . (منتهی الارب ) (کشاف اصطلاحات الفنون ). قسمتی از هر چیز و جمعآن اجناس است و جنس اعم است از نوع ، چنانکه گویند حیوان جنس است و انسان نوع ...
-
بامیا
لغتنامه دهخدا
بامیا. (اِ) بامیه . نام گیاهی است از طایفه ٔ پنیرکیان ، دارای میوه های خوراکی با لعاب بسیار . (از گیاه شناسی گل گلاب ص 203). نوع گیاهی است که میوه ٔ آن بشکل دانه های فلفل فرنگی مخروطی شکل است و آنرا در خورشها بکار دارند. || نوعی شیرینی از جنس زلوبیا ...
-
گل میخک
لغتنامه دهخدا
گل میخک . [ گ ُ ل ِ خ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) از تیره ٔ قرنفلیان است . جنس های بسیار دارد و این دسته قسمتی از کاسبرگهای آن به هم چسبیده است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 213). میخک . کوکب .