کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گژ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گژ
لغتنامه دهخدا
گژ. [ گ َ ] (ص ) کج . منحنی : حال با گژ کمان راست کند کار جهان راستی تیرش گژی کند اندر جگرا.شاکر بخاری (از شرح احوال و آثار رودکی تألیف سعید نفیسی ص 1178).به چیزی که آید کسی را زمان بپیچد دلش گژ بگردد کمان . فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 6 ص 1736).ورجو...
-
گژ
لغتنامه دهخدا
گژ. [ گ َ ژَ ] (اِخ ) ناحیتی در هند طبق قول «سنگهت ». رجوع به تحقیق ماللهند بیرونی ص 153 شود.
-
جستوجو در متن
-
گژو
لغتنامه دهخدا
گژو. [ گ َ ] (اِ) درخت ایلغون و به ترکی آن را گژ هم گویند. (شعوری ج 2 ورق 303).
-
شورگز
لغتنامه دهخدا
شورگز. [ گ َ ] (اِ مرکب ) قسمی از درخت گز که شوره گز نیز گویند. (ناظم الاطباء). نوعی از درخت گز است که در شوره روید و آن را به عربی اثل گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). شورگژ. شوره گژ. (یادداشت مؤلف ). رجوع به شوره گز شود.
-
شوره گز
لغتنامه دهخدا
شوره گز. [ رَ / رِ گ َ ] (اِ مرکب ) شوره گژ. (یادداشت مؤلف ). نوعی از درخت گز باشد. (برهان )(فرهنگ فارسی معین ). قسمی از گز. (ناظم الاطباء). نوعی از درخت گز است و آن را به تازی اثل گویند. (فرهنگ جهانگیری ). درخت گز که در زمین شوره روید. (رشیدی )(غیا...
-
کوزه خوردن
لغتنامه دهخدا
کوزه خوردن . [ زَ / زِ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) کاسه زدن و...، مثلی است که در مورد آزار سخت دیدن و عقاب سخت کشیدن بجزای رنج کم رساندن به کار رود. (کلیات شمس چ فروزانفر جزو هفتم ص 396) : راه زنانیم ما، جامه کنانیم ماگر تو ز مایی بیا کاسه بزن کوزه ...
-
میانداری
لغتنامه دهخدا
میانداری . (حامص مرکب ) وساطت . میانجیگری . وساطت و توسط و شفاعت . (ناظم الاطباء) : پیش ازین رسم میانداری نمی آید ز من در دکان خود فروشی چند دلالی کنم . محسن تأثیر.بوی و گل دست در گریبانندبه میانداری صبا سوگند. میرزا طاهر وحید.بکار خلق تفاوت ز هیج س...