کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گویشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گویشه
لغتنامه دهخدا
گویشه . [ گ َ ش َ / ش ِ ] (اِ) گودوش . گودوشه . گاودوش . گاودوشه . (فرهنگ نظام ). بمعنی گویش است که ظرف و انای شیر و ماست باشد. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
گویسه
لغتنامه دهخدا
گویسه . [ گ َ س َ / س ِ ] (اِ) به معنی گویس باشد که ظرف و انای شیر و ماست است . (برهان ). رجوع به گاودوش و گویش و گویشه شود.
-
گویش
لغتنامه دهخدا
گویش . [ گ َ ] (اِ) گویشه . گویس . گویسه . (برهان ). گودوش . گودوشه . گاودوش .گاودوشه . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). به معنی گویس است که ظرف و انای دوغ و ماست باشد. (برهان ) (فرهنگ جهانگیری ) (فرهنگ سروری ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ).
-
گویس
لغتنامه دهخدا
گویس . [ گ َ ] (اِ) ظرف و انای شیر و ماست و دوغ را گویند. (برهان قاطع) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ) (جهانگیری ). جای ماست و شیر. کویش . کویشه . گویشه . گویسه . گاویس . گاودوش . تغار. کیفر. (برهان قاطع). || شیرزنه و چوبی که بدان دوغ را جهت برآوردن مسکه می...
-
گاودوش
لغتنامه دهخدا
گاودوش . (اِ مرکب ) ظرفی باشد سر آن گشاده و بُن آن تنگ که شیر گاومیش و گاو در آن دوشند و آن را به عربی علبه و محلب خوانند. و طغار دیواره ٔ بلندی را نیز گفته اند که لوله یا ناوی مانند جرغتو داشته باشد . گاودوشه . (برهان ). ظرفی است که آنرا دوشه نیز گف...
-
کویش
لغتنامه دهخدا
کویش . [ ک َ ] (اِ) ظروف و اوانی دوغ و ماست را گویند. کویشه . (برهان ) (آنندراج ). کویشه . خنوری که در آن دوغ و ماست ریزند و مسکه از آن گیرند. (ناظم الاطباء). شیرزنه . (مجمل اللغه ) (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ابریج . مخض . (از یادداشت به خط مرحو...