کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گوته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گوته
لغتنامه دهخدا
گوته . [ گ ُ ت ِ ] (اِخ ) یوهان ولفگانگ فُن (1749 -1832 م .). مشهورترین نویسنده ٔ آلمانی که در فرانکفورت سورلومن متولد شد. وی با شارل اگوست ، دوک دُ ویمار دوست شد و در موقع هجوم 1792 م . به فرانسه با اوبه فرانسه رفت و وزارت او را به دست آورد. وی مؤل...
-
واژههای مشابه
-
گوته بورگ
لغتنامه دهخدا
گوته بورگ .[ گ ُ ت ِ بُرْ ] (اِخ ) یوته بورْی شهری از سوئد در کنار رودخانه ٔ گوتاآلو که دارای 404000 تن جمعیت است . این شهر بندری است که مرکز فعالیت های صنعتی است .
-
جستوجو در متن
-
گته
لغتنامه دهخدا
گته . [ گ ُ ت ِ ] (اِخ ) شاعر آلمانی . رجوع به گوته شود.
-
یوهان
لغتنامه دهخدا
یوهان . [ ی ُ ] (اِخ ) گوتفرید لودویک کوزگارتن . خاورشناس نامی آلمانی (1207-1279 هَ. ق . / 1793-1862 م .). وی در آلتن کیرشن متولد شد و در پاریس عربی را از مستشرق معروف «دوساسی » فرا گرفت و سپس زبانهای ترکی و فارسی و عبری و ارمنی را آموخت و در سال 181...
-
شیلر
لغتنامه دهخدا
شیلر. [ ل ِ ] (اِخ ) یوهان فریدریش . نویسنده و شاعر آلمانی (1759 - 1805 م .). شیلر از آغاز کودکی عشق سرشاری به نویسندگی و شعر داشت . وی هفت سال در مدرسه ٔ اشتوتگارت بسر برد و ابداً از مدرسه خارج نشد ولی عاقبت از آنجا گریخت و با گوته دوستی پیدا کرد و ...
-
زاخ
لغتنامه دهخدا
زاخ . (اِخ ) اخترشناس معروف (1754 - 1832 م .). وی در پرسبورگ آلمان متولد گشت و یکچند در خدمت نظام اتریش درآمد و از سال 1787 تا 1806 م . عهده دار اداره ٔ رصدخانه دوک ساکس گوته بود. چندی نیز بهمراهی فرزندان دوک ساکس بگردش در فرانسه و ایتالیا پرداخت و ر...
-
اشلگل
لغتنامه دهخدا
اشلگل . [ اِ ل ِ گ ِ ] (اِخ ) اوگوست (1767 - 1845 م .). شاعر آلمانی و برادرزاده ٔ ایلیا اشلگل که در هانور متولد شد. خدمات بسیار به فرهنگ و ادبیات آلمان کرد و مخصوصاً مهارت کاملی در شیوه ٔ انتقاد ادبی داشت . در اواخر به تعلم زبان باستانی هند پرداخت و ...
-
شلینگ
لغتنامه دهخدا
شلینگ . [ ش ِ ] (اِخ ) فریدریش ویلهلم یوزف فیلسوف آلمانی (متولد 1775- متوفای 1854 م .). وی پسر کشیشی از اهل وورتمبرگ بود، اما اوقات او همیشه به تدریس و تصنیف می گذشت . وی در سن بیست سالگی دست به تحریر زد و آثارش محل توجه قرار گرفت و عاقبت گوته نسبت ب...
-
کرچک
لغتنامه دهخدا
کرچک . [ ک َ چ َ ] (اِ) اسم ترکی خروع است . (فهرست مخزن الادویه ). دانه ٔ بید انجیر. (ناظم الاطباء). بید انجیر. خِروَغ . (فرهنگ فارسی معین ) (یادداشت مؤلف ). گیاهی است از تیره ٔ فرفیون ها که یکساله است و دارای برخی گونه های پایا می باشد گونه های پای...
-
سارتن
لغتنامه دهخدا
سارتن . [ ت ُ ] (اِخ ) جرج . دانشمند آمریکائی به سال 1884 م . در بلژیک به دنیا آمد و دانشگاه گنت را بپایان رسانید. از 1916 تا 1951 م . استاد تاریخ علم در دانشگاه هاروارد بود، و نیز از 1918 تا 1949 در تحقیقات مربوط به تاریخ علم مؤسسه ٔ کارنگی شرکت دا...
-
قصب الجیب
لغتنامه دهخدا
قصب الجیب . [ ق َ ص َ بُل ْ ج َ ] (ع اِ مرکب ) قصب الجب . قصب الحبیب . قسب الجیب . قصب انجیر. گوته شاعر آلمانی در یکی از اشعارش بدین مضمون :آگاه باش باید خامه ای پدید آید که در جهان شیرینی را بپراکند، و کاش قلم من همه ٔ زیبایی ها را می پراکند!از عبار...
-
ماهودانه
لغتنامه دهخدا
ماهودانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) به معنی ماهوب دانه است که حب الملوک باشد و آن میوه ٔ درخت شباب است و به عربی معشوق می گویند. (برهان ). دانه ای که به تازی حب الملوک گویند. (ناظم الاطباء). حب الملوک و آن غیر حب السلاطین است و به هندی جمال گوته گوین...
-
عظم
لغتنامه دهخدا
عظم . [ ع َ ] (ع اِ) استخوان . (منتهی الارب ) (دهار). استخوان و به هندوی هاد گویند. (از تذکره ٔ ضریر انطاکی ). به فارسی استخوان و به ترکی سموک نامند. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن ). تعریف آن در کتب پزشکی بدین نحو بیان شده که استخوان عضوی است بسیط و سختی آن ...