کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلوکز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلوکز
لغتنامه دهخدا
گلوکز. [ گْلو / گ ُ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از ماده ٔ قندی در بعض میوه ها، این ماده در اغلب میوه ها و عسل یافت میشود. این ماده ٔ قندی بوسیله ٔ مواد غذائی و خوراکی داخل بدن شده و بشکل گلیکوژن در کبد و عضلات ذخیره میگردد. بدن سالم قادر به جذب مقدار ز...
-
جستوجو در متن
-
گالاکتوز
لغتنامه دهخدا
گالاکتوز. [ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) یکی از مهمترین ترکیبات ازها بفرمول C6H12O6است . قند ساده ای شبیه گلوکز است و مانند آن آلدوز بوده و دکستروژیر میباشد یعنی سطح نور پولاریزه را به سمت راست منحرف میسازد. (گیاه شناسی ثابتی ص 117).
-
لاکتز
لغتنامه دهخدا
لاکتز. [ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) یا قند شیر. قندی است از دسته ٔ ساکاروز که از اتحاد یک مُلِکول گلوکز راست و یک ملکول گالاکتوز تشکیل شده است . رجوع به درمان شناسی دکتر عطائی ج 1 ص 440 شود.
-
دارواش
لغتنامه دهخدا
دارواش . [ دارْ ] (اِ) گی . از تیره ٔ لورانتاسه یک گیاه دارویی است که دارای نمک های پتاس ، آهک ، منیزی ، گلوکز، ید وساپونین میباشد. (کارآموزی داروسازی جنیدی ص 189).
-
زیماز
لغتنامه دهخدا
زیماز. (فرانسوی ، اِ) دیاستاز مخمر آبجو که موجب تجزیه ٔ گلوکز به الکل و گاز کربنیک در تخمیر الکلی می گردد. (از لاروس ). آنزیمی که در مخمر آب جو وجود دارد. از تأثیر آن بر قند، الکل و گاز کربونیک تولید میشود. (دایرة المعارف فارسی ). مایه ها را می توان...
-
راست گردان
لغتنامه دهخدا
راست گردان . [ گ َ ] (نف مرکب ) ترجمه ٔ کلمه ٔ فرانسه دکستروژیر بمعنی مایل براست . متمایل براست . گردنده بطرف راست است . || (اصطلاح فیزیک ) مادّه ای است که سطح پلاریزاسیون را براست منحرف کند. (مانند گلوکز). کلمه ٔ راست گردان را در کتب علمی و فارسی بج...
-
عسل داود
لغتنامه دهخدا
عسل داود. [ ع َ س َ ل ِ وو ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روغنی باشد که از ساق درختی حاصل میشود و طعم آن شیرین است و به عربی دهن العسل و به یونانی اورمالی خوانند. (برهان ) (آنندراج ). دهن عسلی است که اولی نامند، و توهم کرده کسی که اورمالی و اومالی دانسته...
-
کالز
لغتنامه دهخدا
کالز. [ ل ُ ] (فرانسوی ، اِ) یکی از ترکیباتی است که در غشاء سلول وجود دارد و با سلولز و ترکیبات پکتیک همراه است و در نباتات پست بمقدار زیاد و در نباتات گلدار بمقدار کم دیده میشود. غشاء سلولی دانه های گرده و ماده ای که لوله های آبکشی را در پائیز مسدود...
-
الکل اتیلیک
لغتنامه دهخدا
الکل اتیلیک . [ اَ ک ُ اِ ] (ترکیب وصفی ) یا الکل معمولی از اقسام الکل است که در همه ٔ نوشابه های خمری ، شراب وعرق و امثال آن وجود دارد. و آنرا الکل سفید نیز میگویند. دکتر پریمن در شیمی مختصر آلی (صص 201 - 205)آرد: الکل اتیلیک از اتان مشتق میشود و آن...
-
خردل
لغتنامه دهخدا
خردل . [ خ َ دَ ] (ع اِ) تخمی است دوائی و آن بوستانی و صحرائی و فارسی می باشد، بوستانی سرخ رنگ و فربه بود و چون بکوبند زرد شود، گرم و خشک است در چهارم . گویند اگر بر عصاره ٔ انگور بریزند بحالت خود نگاه دارد و نگذارد که بجوش آید و اگر در آتش ریزند از ...
-
عشقه
لغتنامه دهخدا
عشقه . [ ع َش َ ق َ / ق ِ ] (از ع ، اِ) نوعی از لبلاب است به عربی ، و بفارسی عشق پیچان خوانند. گویند لبن آن یعنی شیر آن موی را بسترد و شپش رابکشد. (برهان ) (آنندراج ). نباتی است مثل لبلاب و بسیار کم برگ و شاخه های او بغایت از لبلاب قوی تر و درازتر، و...
-
تخمیر
لغتنامه دهخدا
تخمیر. [ ت َ ] (ع مص ) پوشانیدن چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پوشانیدن روی . (اقرب الموارد) (المنجد). || مایه کردن در خمیر و گذاشتن آرد و گل ومانند آن را تا خمیر شود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). مایه کردن در خمیر. (از المنجد...
-
تانن
لغتنامه دهخدا
تانن . [ ن َ ] (فرانسوی ، اِ) مأخوذ از فرانسه (تان = بلوط، مازو) جوهر مخصوصی است که از گیاهان مختلف گرفته میشود. «کلمه ٔ تانن یا جوهر مازو اصطلاح کلی است که برای مشخص کردن و نامیدن اجسامی که مبدأشان گیاهان مختلف بوده و تمام آنها دارای فنل و «پیروگا...
-
الکلها
لغتنامه دهخدا
الکلها. [ اَ ک ُ ] (اِ)ج ِ الکل . در کتاب شیمی مختصر آلی تألیف پریمن (ص 191) چنین آمده است : الکلها را میتوان اجسامی دانست که از استخلاف یک ئیدروژن ئیدروکربور با عامل اکسیدریل OH بدست می آیند. بنابراین الکلها بطور کلی مشتقات استخلاف شده ٔ ئیدروکربور...