کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
گلخانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
گلخانه
لغتنامه دهخدا
گلخانه . [ گ ُ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سلدوز شهرستان ارومیه واقع در 18500گزی جنوب خاور نقده و 6هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ نقده به مهاباد. دره و باتلاقی و هوای آن معتدل است و 247 تن سکنه دارد. آب آن از رود گدارچای و محصول آن غلات ، چغند...
-
واژههای مشابه
-
گلخانه سر
لغتنامه دهخدا
گلخانه سر. [ گ ُ ن َ س َ ] (اِخ ) از ییلاقات توابع و دهات تنکابن است . (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 145).
-
واژههای همآوا
-
گل خانه
لغتنامه دهخدا
گل خانه . [ گ ُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه ای آفتابگیر که برای پرورش و نگاهداری گل از گزند سرمای زمستان سازند. رجوع به گرم خانه شود.
-
جستوجو در متن
-
گرم خانه
لغتنامه دهخدا
گرم خانه . [ گ َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه ای که در زیر زمین برای سکونت ایام سرما سازند. (آنندراج ). || گلخانه . محلی که برای پرورش گل و گیاه در آفتاب رو با شیشه ها میکنند و با طرزی خاص بوسیله ٔ پهن یا بخاری یا لوله ٔ آب گرم حرارت بدانجامیدهند. محل...
-
خانه ٔ گل
لغتنامه دهخدا
خانه ٔ گل . [ ن َ / ن ِ ی ِ گ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) غنچه ٔ گل . || گل : گردون بنای حسن ترا بر زمین گذاشت روزی که رنگ خانه ٔگل را بهار ریخت . دانش (از آنندراج ).|| گلخانه . جایی که در آنجا گل بعمل می آورند.
-
چنپه
لغتنامه دهخدا
چنپه . [ چَم ْ پ َ ] (اِ) نوعی از برنج که در هند معروف است .(رشیدی ). نام برنجی است خوب که اصل آن از هندوستان به ایران آمده و اکنون بسیار شده در غالب بلاد موجود و مشهور است . (از انجمن آرا). برنج چنپا. نوعی از انواع برنج که در ایران کاشتن آن متداول ا...
-
دارقالو
لغتنامه دهخدا
دارقالو. (اِخ ) دهی است از دهستان برگشلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه در یازده هزارگزی خاور ارومیه و پانصدگزی جنوب شوسه ٔ گلخانه به ارومیه واقع و جلگه ای است معتدل مالاریائی و سکنه ٔ آن 250 تن است . آب آن از شهری چای و محصول آنجا غلات ، انگور، توتون ، چ...
-
روضة
لغتنامه دهخدا
روضة. [ رَ ض َ ] (ع اِ) روضه . مرغزار. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (دهار) (ترجمان جرجانی چ دبیرسیاقی ص 53) (ناظم الاطباء) : روضة ماء نهرها سلسال دوحة سجع طیرها موزون . سعدی (گلستان ).در بلاد عرب روضه های فراوان یافت شود. معروف شان آنها ه...
-
چنپا
لغتنامه دهخدا
چنپا. [ چَم ْ ] (اِ) نام گلی است زرد شبیه به زنبق سفید و در هندوستان بسیار است و بعضی گویند هندی است . و آن را «وای چنپا» هم خوانند. (برهان ). نام گلی است سفید شبیه به زنبق که اصل آن از هندوستان به ایران آمده و آن گل را یاس چینی نیز گویند. (از انجمن ...
-
قالی
لغتنامه دهخدا
قالی . (اِ) قسمی از گلیم پرزدار منقش گرانبها که خالی نیز گویند.(ناظم الاطباء). مهمترین محصول صنعتی ایران در عصر حاضر قالی و قالیچه ٔ دست بافت است . قالی بافی از صنایع بسیار قدیم ایران است . میگویند که اسکندر کبیر وقتی برای اولین بار مقبره ٔ کوروش بزر...
-
خانه
لغتنامه دهخدا
خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) آن جایی که در آن آدمی سکنی می کند. (ناظم الاطباء). سرا. منزل . مستَقَرّ : برگزیدم بخانه تنهایی از همه کس درم ببستم چست . شهیدبلخی .کنون همانم و خانه همان و شهر همان مرا نگویی کز چه شده ست شادی سوگ . رودکی .سبک پیرزن سوی خانه...
-
طهران
لغتنامه دهخدا
طهران . [ طِ ] (اِخ ) دهیست به ری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). یاقوت در معجم البلدان آورده که :از مردی اهل ری که محل وثوق و اعتماد بود، شنیدم که : طهران دیهی است بزرگ و بنای این دیه تمامی در زیر زمین واقع است و احدی را یارای آن نیست که بدان دیه راه ی...