چنپا. [ چَم ْ ] (اِ) نام گلی است زرد شبیه به زنبق سفید و در هندوستان بسیار است و بعضی گویند هندی است . و آن را «وای چنپا» هم خوانند. (برهان ). نام گلی است سفید شبیه به زنبق که اصل آن از هندوستان به ایران آمده و آن گل را یاس چینی نیز گویند. (از انجمن آرا). مأخوذ از هندی ، گلی زرد و خوشبو شبیه بزنبق سفید. نوعی یاس معروف به یاس چنپا که نوعی است از یاس سفید و بسیار معطر است . (از ناظم الاطباء). چنپه . (انجمن آرا). خوشبوترین نوع یاس سپید که در گلدان و گلخانه ها پرورند.و رجوع به چنپه شود. || نام برنجی است خوب که اصل آن از هندوستان به ایران آمده و اکنون بسیار شده در غالب بلاد موجود و مشهور است . (از انجمن آرا). نوعی از برنج معروف به برنج چنپا که نوع بسیار خوب برنج است و در فارس زراعت کنند. (از ناظم الاطباء).در گیلان به نوعی برنج پست اطلاق شود و منشأ این لغت هم چمیای هندی است . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ).چنپه . (از انجمن آرا). گویا از اصل هندیست ؛ بمعنی نوعی برنج و غله آمده . (فرهنگ شاهنامه ). نوعی از اقسام برنج که در نقاط مختلف ایران کاشته میشود. و انواع مرغوب و نامرغوب دارد. چمپا. و رجوع به چنپه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.