کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کویز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کویز
لغتنامه دهخدا
کویز. [ ک َ ] (اِ) کنج و گوشه ٔ خانه را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). گوشه ٔ خانه را گویند. (فرهنگ جهانگیری ). || جای خالی . (ناظم الاطباء).
-
کویز
لغتنامه دهخدا
کویز. [ ک َ] (اِ) قفیز. (السامی ، از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (مهذب الاسماء، از یادداشت ایضاً). کویژ = کفیز = قفیز (معرب ). پهلوی ، کپیچ . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کویژ و قفیز شود.
-
جستوجو در متن
-
کویژ
لغتنامه دهخدا
کویژ. [ ک َ ] (اِ) به معنی پیمانه ،و قفیز معرب کویژ است . (انجمن آرا). کیل [ ک َ / ک ِ ]باشد، و آن پیمانه ای است که چیزها بدان پیمایند و به عربی قفیز خوانند. (برهان ) (آنندراج ). اندازه و پیمانه . (ناظم الاطباء). کویز. قفیز. (از فرهنگ فارسی معین ). و...
-
کفیز
لغتنامه دهخدا
کفیز. [ک َ ] (اِ) پیمانه ای است برای غلات و آن را معرب کرده قفیز گویند. (آنندراج ). پیمانه ای باشد که بدان چیزها را پیمانه کنند. قفیز معرب آن است . (برهان ) (ناظم الاطباء). جوالیقی نویسد: گمان کنم قفیز اعجمی و معرب باشد. (المعرب ص 275). کویز، کویژ. م...