کویژ. [ ک َ ] (اِ) به معنی پیمانه ،و قفیز معرب کویژ است . (انجمن آرا). کیل [ ک َ / ک ِ ]باشد، و آن پیمانه ای است که چیزها بدان پیمایند و به عربی قفیز خوانند. (برهان ) (آنندراج ). اندازه و پیمانه . (ناظم الاطباء). کویز. قفیز. (از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کویز و قفیز شود. || بعضی گویند کویژ به معنی کیل به فتح کاف نیست بلکه به کسر کاف است و آن میوه ای است صحرایی شبیه به سیب و آن را در خراسان علف شیران و به عربی زعرور خوانند، و اﷲ اعلم . (برهان ) (آنندراج ).زعرور و کیل کوهی . (ناظم الاطباء). کویج = کوهیج . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به کویج و کوهیج شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.