کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کهت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کهت
لغتنامه دهخدا
کهت . [ ک َ ] (اِخ ) دهی از دهستان خبر است که در بخش بافت شهرستان سیرجان واقع است و 211 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
واژههای همآوا
-
کحط
لغتنامه دهخدا
کحط. [ ک َ ] (ع اِ) خشک سال . لغة فی القحط فصیحة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
کحط
لغتنامه دهخدا
کحط. [ ک َ ] (ع مص ) خشک شدن و بازایستادن باران و خشکسال شدن . (ناظم الاطباء). لغت فصیحی است در قحط. (از اقرب الموارد). رجوع به قحط شود.
-
کحة
لغتنامه دهخدا
کحة. [ ک ُح ْ ح َ ] (ع ص ) مؤنث کُح ّ. رجوع به کح شود.- اُم ّ کُحَّة ؛ زنی که در شأن او فرایض نازل شد. (منتهی الارب ).
-
کهة
لغتنامه دهخدا
کهة. [ ک َهَْ هََ ] (ع ص ) شتر ماده ٔ فربه کلانسال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گنده پیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). گنده پیر و زن پیر. (ناظم الاطباء). عجوز. (اقرب الموارد). || ناقه ٔ کلان سال ، فربه باشد یا لاغر. ...
-
جستوجو در متن
-
کهوه
لغتنامه دهخدا
کهوه . [ ک ُ ] (ع مص ) پیر و کلانسال گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): کهت الناقة کهوهاً؛ شتر ماده پیر و کلان سال گردید. (از اقرب الموارد). || په کردن مست بر روی کسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).هه کردن مست ، و ذل...