کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کلام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
امی صاحب کلام
لغتنامه دهخدا
امی صاحب کلام . [ اُم ْ می ِ ح ِ ک َ ] (اِخ ) کنایه از پیغمبر اسلام (ص ) است . (از انجمن آرا).
-
امی صادق کلام
لغتنامه دهخدا
امی صادق کلام . [ اُم ْ می ِ دِ ک َ ] (اِخ ) کنایه از پیغمبر اسلام (ص ) است . (از انجمن آرا).
-
اعتراض کلام قبل از اتمام
لغتنامه دهخدا
اعتراض کلام قبل از اتمام . [ اِ ت ِ ض ِ ک َ ق َ اَ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )صاحب حدائق السحر آرد: این عمل را ارباب صناعت حشو نیز خوانند و این صنعت چنان باشد که شاعر در بیت معنی آغاز نهد (و) پیش از آن که معنی تمام شود سخن دیگر در میان بگوید، آنگاه...
-
جستوجو در متن
-
خرافاتی
لغتنامه دهخدا
خرافاتی .[ خ ُ ] (ص نسبی ) آنکه به خرافات معتقد است . آنکه بسخنان خرافی اعتقاد دارد. || کلام بیهوده و پریشان . کلام خرافی . کلام نیش غولی . کلام انیاب اغوالی .
-
ندارة
لغتنامه دهخدا
ندارة. [ ن َ رَ ] (ع مص ) فصیح بودن کلام . || جودت کلام . || غرابت کلام . غامض و خفی شدن سخن . (از المنجد) (از اقرب الموارد).
-
مجهر
لغتنامه دهخدا
مجهر. [ م ُ هَِ ] (ع ص ) آشکارکننده ٔ کلام . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). کسی که کلام را آشکارا می گوید. (ناظم الاطباء).
-
زعفرانیة
لغتنامه دهخدا
زعفرانیة. [ زَف َ نی ی َ ] (اِخ ) نام فرقه ای است که به حادث بودن کلام اﷲ قائل می باشند و گویند کلام حق غیر از خود اوست . بنابراین باید مخلوق باشد معهذا گاهی به مخلوق بودن قرآن هم قائل نمی شوند. (از انساب سمعانی ). گویند کلام خدای تعالی غیر اوست و هر...
-
ذرو
لغتنامه دهخدا
ذرو. [ ذَرْوْ ] (ع اِ) پاره ای ناتمام از کلام .
-
کنخبة
لغتنامه دهخدا
کنخبة. [ ک َ خ َ ب َ ] (ع مص ) برهم آمیخته شدن کلام از خطا. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). اختلاط و برهم آمیختگی کلام . (ناظم الاطباء).
-
نقرة
لغتنامه دهخدا
نقرة. [ ن ِ رَ ] (ع اِمص ) مراجعه ٔ کلام میان دو نفر. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نقره . مخاصمت در کلام . (یادداشت مؤلف ).
-
تأول
لغتنامه دهخدا
تأول . [ ت َ ءَوْوُ ] (ع مص ) بتأویل کردن . (زوزنی ). تأول کلام ؛ اول کلام است . (منتهی الارب ) (از قطر المحیط). بیان کردن آنچه سخن به او بازگردد. (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
ترتل
لغتنامه دهخدا
ترتل . [ ت َ رَت ْ ت ُ ] (ع مص ) آهسته خواندن کلام را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ترسل در کلام . (اقرب الموارد) (از المنجد).
-
مرغی
لغتنامه دهخدا
مرغی . [ م ُ رَغ ْ غی ] (ع ص ) کلام ٌ مرغی ، کلام مُرَغ ة؛ سخن که معنی خود ظاهر نسازد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
مبوق
لغتنامه دهخدا
مبوق . [ م ُ ب َوْ وَ ] (ع ص ) کلام باطل . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). کلام باطل و بیهوده . (ناظم الاطباء).
-
خجخاج
لغتنامه دهخدا
خجخاج . [ خ َ ] (ع اِ) کسی که زیاده روی در کلام کند و برای کلام او معنی و جهتی نباشد. || کسی که خیال کند در کارش براه راست است ولی واقعاً چنین نیست . (از متن اللغة).