کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کشکر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کشکر
لغتنامه دهخدا
کشکر. [ ک َ ک َ ] (اِ) نامی است که در آستارا به گل ابریشم دهند. (یادداشت مؤلف ). رجوع به گل ابریشم شود.
-
جستوجو در متن
-
کشکو
لغتنامه دهخدا
کشکو. [ ک َ ک َ ] (اِ) کشکاب است که آش جو باشد. || نام مرغی است سیاه و سفید که عکه خوانند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کشکرک . کشکر. و محتمل است که کشکو دگرگون شده ٔ کشکر باشد؟
-
شب خسب
لغتنامه دهخدا
شب خسب . [ ش َ خ ُ ] (اِ مرکب ) تیره ای است از درخت گل ابریشم که در جنگلهای کرانه ٔ دریای مازندران در جلگه و میان بند فراوان است . آن را در گیلان شب خسب گویند و نامهای دیگرش هزاربرگ ، هزاولک ، شاقوز، لولی ، وولی ، ویلی ولی ، کشکر و شوخس است . این درخ...
-
گل ابریشم
لغتنامه دهخدا
گل ابریشم . [ گ ُ ل ِ اَ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) درخت گل ابریشم از تیره ٔ لگومینوز و از جنس البیزیا میباشد. دو گونه در ایران موجود است : 1- شب خسب که در جنگلهای کرانه ٔ دریای مازندران در جلگه و میان بند فراوان است آنرا در گیلان شب خسب و در اطر...