کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کسوء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کسوء
لغتنامه دهخدا
کسوء. [ ک ُ ] (ع اِ) کسوء الشی ٔ، دنباله ٔ آن چیز. ج ، اکساء. (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به کسی شود.
-
واژههای همآوا
-
کثوع
لغتنامه دهخدا
کثوع . [ ک ُ ] (ع مص ) سر گرفتن شیر و چربش بر شیر برآمدن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). برآمدن چربی شیر و سرشیر گرفتن . (ناظم الاطباء) . || نرم شدن شکم شتران و جز آن یا نرم شدن و روان گردیدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). فروهشته گردیدن شکم شتر و گفته...
-
جستوجو در متن
-
اکساء
لغتنامه دهخدا
اکساء.[ اَ ] (ع اِ) ج ِ کُس ْءْ. رجوع به کس ء شود. || ج ِ کُسوء. (اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به کسوء شود. || رکب اکسأه ؛ بر گردن افتاد. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || ج ِ کُسَی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ کُس...
-
کس ء
لغتنامه دهخدا
کس ء. [ ک َس ْءْ ] (ع اِ) پاره ای از شب . ج ، کُسوء. (ناظم الاطباء). کس ء من اللیل ؛ای قطعة منه . (اقرب الموارد). || کس ء کل شی ٔ و کسؤه ؛ مؤخره . ج ، اکساء. (اقرب الموارد). قدمنا فی اکساء رمضان ؛ ای فی اواخره . (اقرب الموارد).
-
دنباله
لغتنامه دهخدا
دنباله . [ دُم ْ ل َ/ ل ِ ] (اِ مرکب ) دم و دنب . (ناظم الاطباء). از دنبال + َه تخصیص نوع از جنس . (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به دم و دمب و دنبال شود. || چیزی که شبیه به دم باشد. (ناظم الاطباء). چیزی که مشابه به دنبال باشد و دنبال به معنی دم چهارپای...