کثوع . [ ک ُ ] (ع مص ) سر گرفتن شیر و چربش بر شیر برآمدن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). برآمدن چربی شیر و سرشیر گرفتن . (ناظم الاطباء) . || نرم شدن شکم شتران و جز آن یا نرم شدن و روان گردیدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ). فروهشته گردیدن شکم شتر و گفته اند فروهشته گردیدن شکم شتر پس ریخ زدن . (از اقرب الموارد). || سرخ گردیدن یا افزون شدن خون لب چندانکه قریب ِ برگردیدن گردد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کَثع. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به کثع شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.