کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کاررفته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کاررفته
لغتنامه دهخدا
کاررفته . [ کارْ، رَ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) ازکاررفته ، چون دست کاررفته . (آنندراج ) : بر دست کاررفته نباشد گرفت و گیرچون بهله دست در کمر یار میکنم . صائب (ازآنندراج ).روزی که بهله را به کمر آشناکنی از دست کاررفته ٔ ما بی خبر مباش .صائب (ازآنندراج ...
-
جستوجو در متن
-
کشدار
لغتنامه دهخدا
کشدار. [ ک َ /ک ِ ] (نف مرکب ) آنچه کش دارد. آنچه در او کش به کاررفته است . || آنچه خاصیت آن دارد که با کشیدن طویل و دراز شود. || نوعی بافت است . (جانورشناسی عمومی ج 1 ص 136 و 177). || کلامی که غیر از معنی ظاهری معانی دیگر بدان توان داد. تأویل بردار...
-
مستعمل
لغتنامه دهخدا
مستعمل . [ م ُ ت َ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از استعمال . به کارداشته . (منتهی الارب ). به کاررفته . (اقرب الموارد). کار داشته . به کاربرده شده : تو در این مستعملی نی عاملی ز آنکه محمول منی نی حاملی . مولوی (مثنوی ).و رجوع به استعمال شود. || سخن مستعمل...
-
بی دست و پا
لغتنامه دهخدا
بی دست و پا. [ دَ ت ُ ] (ص مرکب ) بی دست و پای . آنکه دست و پای ندارد یا ببریدن و یا خلقی .رجوع به دست و پا شود. || بی جربزه . که بچالاکی انجام کاری نتواند. که مهمی کفایت نتواند کرد. بی عرضه و بی کفایت . که کاری از او برنیاید. کم توان درکارها. ظنون ....
-
طاق بستان
لغتنامه دهخدا
طاق بستان . [ ق ِ ب ُ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه سنندج و کرمانشاهان بین گاوبنده و کرمانشاهان ، در 143000 گزی سنندج و 7500 گزی کرمانشاهان . در این محل قریب به سی چهل خانوار سکونت دارند، طاقها و حجاریهای زمان ساسانیان در کنار آبادی سر راه کردستان واقع ...