کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چنگیز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چنگیز
لغتنامه دهخدا
چنگیز. [ چ َ ] (اِخ ) چنگیزخان که نام اصلیش بزبان مغولی تموچین است در حدود سال 549 هَ . ق . در مغولستان تولد یافت . پدرش یسوکای بهادر رئیس و خان قبیله ٔ قیات از قبایل مغول بود. تموچین سیزده ساله بود که پدرش درگذشت . جمعی از مغولان اطاعتش را گردن ننها...
-
چنگیز
لغتنامه دهخدا
چنگیز. [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین ، واقع در دوازده هزارگزی خاور قزوین . در جلگه واقع شده ، معتدل و دارای 336 تن سکنه میباشد. از قنات و رودخانه ٔ دیزح مشروب میشود. از محصولاتش غلات ، بنشن ، انگور، بادام است . اهالی ب...
-
چنگیز
لغتنامه دهخدا
چنگیز. [ چ َ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین در 12 هزارگزی خاور قزوین در جلگه واقع شده . معتدل و دارای 336 تن سکنه است . از قنات و رودخانه ٔ دیزج آبیاری میشود. محصولاتش غلات ، بنشن ، انگور و بادام است . شغل اهالی زراعت ، گ...
-
جستوجو در متن
-
جنکیز
لغتنامه دهخدا
جنکیز. [ ج َ ] (اِخ ) معرب چنگیز. رجوع به چنگیز شود.
-
چنگیزی
لغتنامه دهخدا
چنگیزی . [ چ َ ] (ص نسبی ) منسوب به چنگیز. رجوع به چنگیز شود.
-
آلانقوا
لغتنامه دهخدا
آلانقوا. (اِخ ) نام جدّه ٔ چنگیز.
-
چنگیزنژادان
لغتنامه دهخدا
چنگیزنژادان . [ چ َ ن َ ] (اِخ ) ج ِ چنگیز نژاد، آنکه از تبار و دوده ٔ چنگیز است . مغولان . تاتاران . ازبکان . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
ابوکه
لغتنامه دهخدا
ابوکه . [ ] (اِخ ) یا ایوکه . حاکم جورجه . او در اوائل کار چنگیز ایلچی نزد چنگیز فرستاد و اظهار اطاعت کرد و خلو دارالملک ختا را از التان خان خبر داد و چنگیز به ختادو امیر تومان فرستاد و کرسی ختا را متصرف گردید. رجوع به حبیب السیر چ طهران ج 2 ص 8 و 9 ...
-
ابراهیم شیبانی
لغتنامه دهخدا
ابراهیم شیبانی . [ اِ م ِ ش َ ] (اِخ ) یکی از امرای بخارا از نسل چنگیز.
-
قراچار
لغتنامه دهخدا
قراچار. [ ق َ ] (اِخ ) نام یکی از بنی اعمام چنگیز و جد امیرتیمور. (ناظم الاطباء).
-
ادسای
لغتنامه دهخدا
ادسای . [ ] (اِخ ) هشتمین از خانان مغولستان از نسل چنگیز (837 - 843 هَ . ق .).
-
چقتای
لغتنامه دهخدا
چقتای . [ چ ُ ق َ ] (اِخ ) صورتی از جغتای ، نام پسر دوم چنگیز. و رجوع به جغتای شود.
-
کلکان
لغتنامه دهخدا
کلکان . [ ک ُ ] (اِخ ) کولکان .نام یکی از پسران چنگیز است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به جهانگشای جوینی ص 224 و 142 شود.
-
تی سونک
لغتنامه دهخدا
تی سونک . [ ] (اِخ ) نهمین از خانان مغولستان از نسل چنگیز از 843-856 هَ . ق . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).