ابوکه . [ ] (اِخ ) یا ایوکه . حاکم جورجه . او در اوائل کار چنگیز ایلچی نزد چنگیز فرستاد و اظهار اطاعت کرد و خلو دارالملک ختا را از التان خان خبر داد و چنگیز به ختادو امیر تومان فرستاد و کرسی ختا را متصرف گردید. رجوع به حبیب السیر چ طهران ج 2 ص 8 و 9 شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.