کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوشش زمانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تزییة
لغتنامه دهخدا
تزییة.[ ت َزْ ی ِ ی َ ] (ع مص ) چیزی را زی ّ کسی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). پوشش دادن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از المنجد). || و یقال : هذه زای فزیها؛ ای اقرأها بالزای . (المنجد).
-
لایه
لغتنامه دهخدا
لایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) مرادف لای است . (آنندراج ). رده ٔ دیوار و تای جامه و کاغذ و در عرف آن را ته گویند. (غیاث ) (فرهنگستان این لغت را بجای طبقه پذیرفته است ) . لایه های خاک جنگل عبارتند از: پوشش مرده که از مواد آلی ساخته شده ولاشبرگ و خاک گیاهی ...
-
کوفیه
لغتنامه دهخدا
کوفیه . [ فی ی َ / ی ِ ](ص نسبی ) مؤنث کوفی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوفی شود. || (اِ) دستار چهارگوشه که مردان عرب بر سر خود نهند و عقال را بر سر آن اندازند. (فرهنگ فارسی معین ). چیزی است که تازیان بر سر نهند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). چارق...
-
یکتایی
لغتنامه دهخدا
یکتایی . [ ی َ / ی ِ ] (حامص مرکب ) وحدت . وحدانیت . یگانگی . توحید. (یادداشت مؤلف ). یکتا بودن : خرقه پوشان صوامع را دوتایی چاک شدچون من اندر کوی وحدت لاف یکتایی زدم . سعدی .مغنی ملولم دوتایی بزن به یکتایی او که تایی بزن . حافظ. || صمیمیت . یگانگی ...
-
اغشیة
لغتنامه دهخدا
اغشیة. [ اَ ی َ ](ع اِ) ج ِ غِشاء، بمعنی پوشش دل و پوشش زین و شمشیرو جز آن . (از اقرب الموارد). و رجوع به غشاء شود.
-
غشایة
لغتنامه دهخدا
غشایة. [ غ ُ / غ ِ ی َ ] (ع اِ) به معنی غُشْیَة. (منتهی الارب ). پرده و پوشش . (آنندراج ). غطاء. غشاوة. (اقرب الموارد).
-
غشیة
لغتنامه دهخدا
غشیة. [ غ ُش ْ ی َ ] (ع اِ) پوشش . پرده . غُشایَة. و غِشایَة. مثله ، یقال : علی بصره و قلبه غشیة و غشایة؛ ای غطاء. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جامه ٔ فانوس
لغتنامه دهخدا
جامه ٔ فانوس . [ م َ / م ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پوشش فانوس . پارچه ٔ موم اندود که دور فانوس می کشیدند تا باد آنرا خاموش نکند : گاه در جامه ٔ فانوس هم آتش گیردعجبی نیست اگر شیشه ز صهبا سوزد.کلیم (از بهار عجم ) (از آنندراج ).
-
چارآینه
لغتنامه دهخدا
چارآینه . [ ی ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) یکی از پوشش های جنگجویان قدیم . نوعی از اسلحه و این عبارت از چهار پاره آهن پهن باشد که در زره بر سینه پیوند کنند. (آنندراج ). نوعی از لباس جنگ که چهار تخت از آهن ساخته و در مخمل گرفته گرد پشت و سینه کشند. (ناظم ...
-
جبه ٔ درویش
لغتنامه دهخدا
جبه ٔ درویش . [ ج ُب ْ ب َ / ب ِ ی ِ دَرْ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ابر باشد که به عربی سحاب گویند. || کنایه از شب هم هست که عرب لیل خوانند. (برهان ) (انجمن آرا) : روزی که فلک جبه ٔ درویش گرفتی از فضله ٔ زنبور بر او دوختمی جیب . انوری (از ان...
-
عنکبوتیة
لغتنامه دهخدا
عنکبوتیة. [ ع َ ک َ تی ی َ ] (ع ص نسبی ) مؤنث عنکبوتی ، که منسوب به عنکبوت است . رجوع به عنکبوت شود. || (اِ) صفحه ٔ بالایین اسطرلاب که مدار اکثر احکام اسطرلاب بر آن است . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). رجوع به عنکبوت اسطرلاب و اسطرلاب و عنکبوتی شود. || ...
-
لاشبرگ
لغتنامه دهخدا
لاشبرگ . [ ش َ ب َ ] (اِ مرکب ) هنگامی که بر پوشش مرده ٔ خاک جنگل برگهای خشک و شاخه های تازه افتاده افزوده میشود در قسمت زیرین آن برگها و شاخه های کهنه ٔ سالهای پیش تدریجاً پوسیده و با لاشه های کرمها و جانورانی که در زیرزمین مرده و پوسیده اند و همچنی...
-
انگوریه
لغتنامه دهخدا
انگوریه . [اَ ری ی َ ] (اِخ ) یا انقره یا آنکورا (امروزه آنکارا گفته می شود) پایتخت فعلی ترکیه ، واقع در آناطولی مرکزی ، این شهر از زمان حتی ها (قومی قدیم که در هزاره ٔ دوم قبل از میلاد بر قسمت اعظم آسیای صغیر و سوریه فرمانروایی داشتند) اهمیت داشت . ...
-
پای و پر
لغتنامه دهخدا
پای و پر. [ ی ُ پ َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) پا و پر. تاب . طاقت . قدرت . توانائی . نیروی مقاومت : ببینیم تا چیست آیین و فرسواری و زیبائی و پای و پر. فردوسی .نه گاوستم ایدر نه پوشش نه خورنه نیرو نه دانش نه پای و نه پر. فردوسی .ستودان همی سازدش زال ز...
-
شقایق نعمانی
لغتنامه دهخدا
شقایق نعمانی . [ ش َ ی ِ ق ِ ن ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گیاهی است علفی و پایا به ارتفاع ده تا چهل سانتیمتر از تیره ٔ آلاله ها که در چمنزارها در غالب نقاط بحرالرومی و آسیای صغیر و آسیای مرکزی میروید. برگهایش دارای بریدگیهای بسیار و گلش منفرد زیبا، ...