کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پوستکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
آمه
لغتنامه دهخدا
آمه . [ آم ْ م َ ] (ع ص ) شکستگی سر که میان او و میان دماغ پوستکی تُنُک ماند. (السامی فی الاسامی ). مأمومه .
-
داوی
لغتنامه دهخدا
داوی . [ وی ی ] (ع اِ) آن شیرکه بر سر آن پوستکی تنک بسته بود. (مهذب الاسماء).
-
پوستک
لغتنامه دهخدا
پوستک . [ ت َ ] (اِ مصغر) پوست خرد. خرده پوست . پوست نازک : و اگر سوءالمزاج خشک باشد پیوسته لبها میطرقد و پوستکهای باریک ازوی برخیزد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). غضن ؛ پوستک بیرون چشم . مجلة؛ پوستک آبله که در آن آب گرد آید از اثر کار. (منتهی الارب ). الاد...
-
غلفة
لغتنامه دهخدا
غلفة. [ غ ُف َ ] (ع اِ) غلاف سر نره . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پوست ختنه نابریده . (دهار). پوستکی که ختنه کننده آن راببرد. قُلفَة. غُرلَة. ج ، غُلَف . (اقرب الموارد).
-
ادواء
لغتنامه دهخدا
ادواء. [ اِدْ دِ ](ع مص ) گرفتن سرشیر و خوردن آن . (منتهی الارب ). پوست سرشیر خوردن . (تاج المصادر بیهقی ). پوستکی که بر سر شیر آید بخوردن . (زوزنی ). سرشیر گرفتن و خوردن آن .
-
سقی
لغتنامه دهخدا
سقی . [ س ِق ْی ْ ] (ع اِ) اسم است سقی را یعنی آب خورده و سیراب . || کشت آب پاشیده . || بهره ای از آب . || کشت آبی . (منتهی الارب ). || زردآب که در شکم گرد آید. (آنندراج ) (منتهی الارب ). || پوستکی که در آن آب زرد باشد و از شتربچه شکافته شود.
-
وفاض
لغتنامه دهخدا
وفاض . [ وِ ] (ع اِ) پوستکی که زیرآسیا گسترند. || جایی که آب در آن ایستد.(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || ج ِ، وفضة، به معنی خریطه ٔ شبان که در آن زاد و اسباب خود دارد و تیردان چرمین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموار...
-
قهقر
لغتنامه دهخدا
قهقر. [ ق ُ ق ُرر ] (ع اِ) پوستکی است سرخ بر مغز خرمابن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || شلم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). صمغ. (اقرب الموارد). || سنگ سیاه سخت . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
-
مسکة
لغتنامه دهخدا
مسکة. [ م َ س َ ک َ ] (ع اِ) جایی که آب ایستد در وی . (منتهی الارب ). || جای درشت از چاه که وقت کندن پیش آید. || چاه درشت خاک که به گرد گرفتن حاجت نباشد وی را. || پوستکی است که بر روی کودک یا اسب کره در کشیده باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). |...
-
نکرة
لغتنامه دهخدا
نکرة. [ ن َ ک ِ رَ ] (ع اِمص ) ناشناسائی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). انکار کسی چیزی را. (از متن اللغة). ناشناختن . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 101) (زوزنی ). خلاف معرفة. (منتهی الارب ). رجوع به نکره شود.- اسم نکرة ؛ آنکه در وی خصوصیتی نباشد مثل رجل و ن...
-
پوسه
لغتنامه دهخدا
پوسه . [ س َ/ س ِ ] (اِ) ریسمانی را گویند که بوقت رشتن بر دوک پیچند. (برهان قاطع). || مخفف پوسته . پوستکی بس نازک جدا شده ٔ از چیزی . صفیحه . ورقه . پشیزه . پوسه پوسه ؛ پشیزه پشیزه ، ورقه ورقه . پوسه پوسه شدن ؛ ورقه ورقه شدن . چنانکه طلق و زرنیخ و عن...
-
تدویة
لغتنامه دهخدا
تدویة. [ ت َدْ ی َ ] (ع مص ) (از «دوی ») باپوست شدن شیر. (تاج المصادر بیهقی ). پوستکی سبک فاسر شیر آوردن . (زوزنی ). سر بستن جغرات و شیر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از المنجد) (از اقرب الموارد). سر بستن جغرات و شیر و دادن سرشیر. (آنندراج ). || نی...
-
مریطاء
لغتنامه دهخدا
مریطاء. [ م ُ رَ ] (ع اِ) میان ناف و زهار، و یا میان سینه و زهار، و یا پوستکی است تنک میان آنها. (از منتهی الارب ). مریداء پوست مابین ناف و زهار. (مرصع). پوستگی تنک از ناف تا زهار در اندرون شکم . حوصله ؛ و آن فرود ناف است تا عانه . || سوراخی است که ر...
-
سفط
لغتنامه دهخدا
سفط. [ س َ ف َ ] (ع اِ) جامه دان که بر شکل جوال یا مانند کدوی خشک میان تهی باشد. ج ، اسفاط. (از آنندراج ) (منتهی الارب ). سبد جامه . (دهار) : پس هرمز دست خویش ببرید و بسفطی اندرنهاد و سوی شاپور فرستاد. (ترجمه ٔ تاریخ طبری بلعمی ). اندر آن خواسته یکی ...
-
وترة
لغتنامه دهخدا
وترة. [ وَ ت َ رَ ] (ع اِ) برگزیده و بهترین از هر چیزی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). در اقرب الموارد حِتار کل شی ٔ آمده نه خیارکل شی ٔ بنابر این حتار به معنی صرف الشی ٔ و ما استدار به است مانند گوشت که دور ناخن را احاطه میکند. || پرده ا...