کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
پرتقال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
پرتقال
لغتنامه دهخدا
پرتقال . [ پ ُ ت ُ ] (اِخ ) (کشور...) نام قدیم آن لوزی تانی و یکی از کشورهای جنوبی اروپاست و در مغرب شبه جزیره ٔ ایبری واقع است و سرحدات آن از مشرق و شمال اسپانیا و از مغرب و جنوب اقیانوس اطلس است و 88740 هزارگزمربع مساحت و 6500000 تن سکنه دارد. پایت...
-
پرتقال
لغتنامه دهخدا
پرتقال . [ پ ُ ت ُ یا ت ِ ] (اِ) نوعی از مرکبات به هیأت نارنج لیکن خوش طعم و شیرین و در ولایات ساحلی خزر بسیار باشد و هر درخت آن 300 تا 500 بار آرد.
-
واژههای مشابه
-
هند پرتقال
لغتنامه دهخدا
هند پرتقال . [ هَِ دِ پ ُ ت ِ ] (اِخ ) نام یکی از مستعمرات کشور پرتقال در شبه قاره ٔ هند بوده است که ایالات کنونی داماو، جوا، و دیو را دربرداشته است . در سال 1954 م . دولت هندوستان تصمیم گرفت که این ایالات را ضمیمه ٔ کشور اصلی هند کند و زد و خوردهای ...
-
پرتقال افشار
لغتنامه دهخدا
پرتقال افشار. [ پ ُ ت ُ اَ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) آلتی که بدان آب پرتقال گیرند .
-
افریقای شرقی پرتقال
لغتنامه دهخدا
افریقای شرقی پرتقال . [ اِ / اَ ی ِ ش َ ی ِ پ ُ ت ُ ] (اِخ ) موزامبیک . رجوع به این کلمه و افریقا شود.
-
جستوجو در متن
-
برتقال
لغتنامه دهخدا
برتقال . [ ب ُ ] (اِخ ) پرتقال . (نخبةالدهر دمشقی ). رجوع به پرتقال شود.
-
پرتگال
لغتنامه دهخدا
پرتگال . [ پ ُ ت ُ ] (اِخ ) کشور پرتقال . رجوع به پرتقال (کشور...) شود.
-
پورتگیز
لغتنامه دهخدا
پورتگیز. [ پ ُ ت ُ ] (اِخ ) پورتگیس . کشور پرتقال . رجوع به پرتقال و رجوع به پرتگیس شود.
-
پرتکال
لغتنامه دهخدا
پرتکال . [ پ ُ ت ُ ] (اِخ ) کشور پرتقال . کشور پرتگال .پرتگیس . رجوع به پرتقال (کشور...) شود. || شراب معروف کشور پرتقال که نوعی می پخته و به پرتو معروف است : می شیرازیم از دردسر کشت علاجش باده های پرتکال است . ؟و رجوع به غیاث اللغات شود.
-
لوزیتانی
لغتنامه دهخدا
لوزیتانی . (اِخ ) نام قدیم کشور پرتقال .
-
پرتگیس
لغتنامه دهخدا
پرتگیس . [ پ ُ ت ُ ] (اِخ ) رجوع به پرتقال (کشور...) شود.
-
ژان ششم
لغتنامه دهخدا
ژان ششم . [ ن ِ ش ِ ش ُ ] (اِخ ) ماری ژزف لوئی . پادشاه پرتقال . وی نخست در زمان جنون مادر، نایب السلطنه ٔ پرتقال بود و در سال 1807 م . کشور وی به دست فرانسویان افتاد و پس از آن واقعه به برزیل رفت و در 1821 بازگشت و اساس حکومت مشروطه را در پرتقال بنا...
-
لبشونه
لغتنامه دهخدا
لبشونه . [ ل َ ن َ ] (اِخ ) نام شهری به پرتقال . اشبونه . لیسبن . رجوع به هر دو کلمه شود.