کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واکاویدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
واکاویدن
لغتنامه دهخدا
واکاویدن . [ دَ ] (مص مرکب ) جستجو کردن . تفحص نمودن . تفتیش کردن . (ناظم الاطباء). کاوش . جستجو. تفحص . (آنندراج ). بازکاویدن . بحث و فحص کردن .- واکاویدن از ؛ پژوهیدن از. (یادداشت مؤلف ).|| در عبارت زیر از المصادر معنی کوشیدن و کشمکش کردن میدهد: ا...
-
جستوجو در متن
-
مجادلة
لغتنامه دهخدا
مجادلة. [ م ُ دَ ل َ ] (ع مص ) با کسی واکاویدن در خصومت . (زوزنی ). پیکار سخت کردن با یکدیگر. (تاج المصادر بیهقی ). با کسی پیکار کردن . (ترجمان القرآن ). جدال . خصومت کردن با کسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). مخاصمه ٔ شدید کردن با...
-
مناقرة
لغتنامه دهخدا
مناقرة.[ م ُ ق َ رَ ] (ع مص ) با کسی واکاویدن در خصومت . نِقار. (تاج المصادر بیهقی ). همدیگر بازگردانیدن سخن را.نقار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخن یکدیگر را بازگردانیدن و رد کردن . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || منازعه کردن . (از اقرب المو...
-
تحکک
لغتنامه دهخدا
تحکک . [ ت َ ح َک ْ ک ُ ] (ع مص ) تحکک به چیزی ؛ وادوسیدن . و به «با» متعدی شود. (تاج المصادر بیهقی ). با کسی واکاویدن . (زوزنی ). کاویدن . تمرس . (منتهی الارب ). کاویدن . (ناظم الاطباء). || پیش آمدن کسی را به بدی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تعر...
-
نقار
لغتنامه دهخدا
نقار. [ ن ِ ] (ع اِ) کینه . عناد. (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). گفت و شنود و اختلاف و نزاع و دشمنی و کدورت . (ناظم الاطباء). ستیز. کدورت . آزردگی . نزاع . جدال . کشمکش : خود نقیریست کل عالم و تودر نقار از پی نقیر مباش . سنائی .به مردانی که در نقار و...
-
پیله کردن
لغتنامه دهخدا
پیله کردن . [ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) (... دندان )؛ گوشت بن آن آماس کردن . گرد آمدن ریم در بن دندان دردگن و بر اثر درد ظاهر شدن . || (... کرم ابریشم )؛بادامه تنیدن کرم ابریشم از لعاب دهان به دور خویش . || (... چشم )؛ جوش کوچک در پلک برآمدن .- پ...
-
بحث کردن
لغتنامه دهخدا
بحث کردن . [ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کاویدن . واکاویدن . || گفتگو کردن . مباحثه کردن . حجت آوردن . (ناظم الاطباء). || مباحثه . مطارحه . حجت آوردن : گفت تو بحث شگرفی می کنی معنیی را بند حرفی می کنی . مولوی .با طایفه ٔ دانشمندان در جامع دمشق بحثی همی ک...
-
بحث
لغتنامه دهخدا
بحث . [ ب َ ] (ع مص ) واپژوهیدن . (تاج المصادر بیهقی ). پژوهیدن . (زوزنی ). کاویدن و تفتیش کردن از کسی یا چیزی . (منتهی الارب ). بازپرسی کردن . تفتیش . واکاویدن سخن . (آنندراج ). کاوش . واکاویدن از سخن . جستجو. شدت طلب . کافتن . (نصاب الصبیان ). بازج...
-
جدال
لغتنامه دهخدا
جدال . [ ج ِ ] (ع مص ) خصومت کردن باکسی . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). سخت خصومت کردن . (از اقرب الموارد). با کسی واکاویدن بخصومت . (تاج المصادر بیهقی ). پیکار. نبرد. رزم . جنگ . نزاع . مناقشه و خصومت . (ناظم الاطباء). جنگ و خصومت کردن . (غیاث اللغا...