کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هکاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هکاع
لغتنامه دهخدا
هکاع . [ هَُ ] (ع اِ) سرفه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خواب که بعدِ ماندگی آید، و خواهانی جماع از اینجاست . (منتهی الارب ). خواب پس از تعب . (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
حکاء
لغتنامه دهخدا
حکاء. [ ح َک ْ ءْ ] (ع مص ) بستن گره . (منتهی الارب ) (المنجد).
-
جستوجو در متن
-
هکوع
لغتنامه دهخدا
هکوع . [ هَُ ] (ع مص ) آرمیدن زیر درخت و جای گرفتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || فرودآمدن به قوم بعدِ شام . (منتهی الارب ). فرودآمدن به قوم پس از فرارسیدن شامگاه . (از اقرب الموارد). || نگونسار افتادن بر زمین . (منتهی الارب ). || رفتن . یقال...